معصومانهای بوده است كه گفتهاند برای هميشه اين چاشنی را شما از دست
ندهيد ، چاشنی عاطفه ، ذكر مصيبت حسين بن علی عليه السلام ، يا
اميرالمؤمنين يا امام حسن ، يا ائمه ديگر و يا حضرت زهرا سلام الله عليها
. اين چاشنی عاطفه را ما حفظ و نگهداری بكنيم .
چون اين ايام فاصله زمان وفات رسول اكرم و وفات حضرت زهرا هست قهرا
تعلق بيشتری دارد به وجود مقدس ايشان ، دو سه كلمهای ذكر مصيبت میكنم .
نوشتهاند : « ما زالت بعد ابيها معصبة الرأس ، ناحلة الجسم ، باكية
العين منهدش الركن » . زهرا را بعد از پدر نديدند كه هيچوقت عصابهای را
كه به سر بسته بود از سرباز كند . روز بروز زهرا لاغرتر و ناتوانتر میشد .
بعد از پدر هميشه زهرا را با چشمی گريان ديدند . « منهدش الركن » اين
جمله خيلی معنی عجيبی دارد . " ركن " يعنی پايه ، مثل يك ساختمان كه
پايههايی دارد و روی آن پايهها ايستاده است . از نظر جسمانی ، پا و ستون
فقرات ركن انسان است ، يعنی انسان كه میايستد روی اين بنای استخوانی
میايستد . گاهی از نظر جسمی ، اين ركن خراب میشود ، مثل كسی كه فرض
كنيد پاهايش را بريده باشند يا ستون فقراتش درهم شكسته باشد . ولی گاهی
انسان از نظر روحی آنچنان درهم كوبيده میشود كه گويی آن پايههای روحی كه
روی آن ايستاده است خراب شده است . زهرا را بعد از پدر اينچنين توصيف
كردهاند . زهرا و پيغمبر عاشقانه يكديگر را دوست میدارند . نگاه كه
میكند به فرزندانش امام حسن و امام حسين ، بی اختيار میگريد ، میگويد
|