گرياندن برای امام حسين است كه آن هم هدف مقدس است ، آن هم دعوت به‏
ايمان است و مسئله ايمان مطرح است . ايشان نيمی از كتابش را اختصاص‏
داده است به بحث راست و دروغ و اينكه به هيچ وجه اسلام اجازه نمی‏دهد ما
برای تبليغ دين حتی به روايات ضعيف متوسل بشويم تا چه رسد به چيزی كه‏
می‏دانيم دروغ است . نيم ديگر كتاب خودش را اختصاص داده است به مسئله‏
اخلاص كه در تبليغ دين و در ابكاء و گرياندن [ برای ] امام حسين عليه‏
السلام خلوص نيت شرط است كه جزء مباحثی كه می‏خواستم در سيره پيغمبر
اكرم عرض بكنم همين مسئله است و بعد مسئله اجر و اجرت را طرح كرده .
ايشان در آن كتاب اصرار فراوان دارد روی همين مطلب . امروز اين قضيه به‏
يادم افتاد كه همين مطلبی كه من تحت عنوان استخدام وسيله ذكر كردم ايشان‏
با عنوان ديگری ذكر می‏كند و گاهی هم يك تكه‏های خوشمزه و شيرين نقل می‏كند
. از جمله می‏گويد كه يك عالمی از هندوستان برای من نامه نوشته است كه‏
در اينجا افرادی می‏آيند خيلی حرفهای دروغ می‏گويند و حديثهای ضعيف و باطل‏
می‏خوانند ، شما كه در مركز هستيد كاری بكنيد ، كتابی بنويسيد تا جلوی‏
اينها را بگيرند . ايشان می‏گويد من در جواب نوشتم كه اين دروغها در همين‏
مركز جعل می‏شود نه در جای ديگر . بعد ايشان راجع به اين مطلب می‏گويد
ببينيد كار به كجا رسيده است كه يك عالم يزدی برای من نقل كرد كه سفری‏
از يزد از راه كوير مشرف می‏شدم مشهد برای زيارت حضرت رضا عليه السلام .
مصادف شديم با ايام محرم . يك شب ديدم كه شب عاشورا است ، و ما به‏
يك دهی رسيده‏ايم . متأثر شدم كه اين ايام عاشورا ما نرسيديم به‏