مشهد يا لااقل به يك شهری كه در آن عزاداريی بشود . گفتيم بالاخره ده هم
هر چه باشد لابد يك مراسمی در آن هست . پرسيديم ، معلوم شد يك تكيهای
مثلا هست و آنجا مردم اقامه عزاداری میكنند . رفتيم ديديم يك بابا روضه
خوان دهاتی در آنجا رفت منبر . وقتی كه رفت بالای منبر نشست ديدم خادم
مسجد رفت يك دامن سنگ آورد ريخت در دامن اين آقای مداح يا روضه خوان
. من تعجب كردم كه اين برای . چيست ؟ مقداری روضه خواند ولی كسی گريه
نكرد . گفت چراغها را خاموش كردند . شروع كرد سنگ پراندن به سر اين و
آن ، فرياد مردم بلند شد ، جيغ و داد مردم بلند شد و بالاخره گريه كردند .
بعد كه كار تمام شد من به او گفتم اين چه كاری بود ؟ اين جنايت است و
ديه دارد ، چرا اين كار را كردی ؟ گفت اين مردم برای امام حسين جز از
اين راه گريه نمیكنند . به هر حال بايد اشك مردم را جاری كرد ، از هر
وسيله شده بايد استفاده كرد .
ايشان میگويد اين مطلب غلط است ، " از هر وسيله شده " يعنی چه ؟ !
مگر امام حسين آنقدر مصائب جانسوز ندارد ؟ ! اگر او دل دارد ، اگر او
محبت امام حسين را دارد ، اگر واقعا شيعه امام حسين است كه تو روضه
راست هم بخوانی گريه میكند ، و اگر دل ندارد ، اگر محبت امام حسين را
ندارد ، اگر حسين را نمیشناسد ، میخواهم صد سال هم گريه نكند ، اين چه
وسيلهای است كه تو داری استخدام میكنی ؟ !
پس اين مطلبی كه عرض كردم كه برای حقيقت از هر وسيلهای نمیشود
استفاده كرد منظورم ايمان است و منظور ايشان هم
|