بودند . آيا مال اينها محترم است ؟ !
پس اينطور نيست كه در عين اينكه اين مالها محترم است پيغمبر به آن‏
دليل اجازه تصاحب آنها را داده است كه هدفش مقدس است . بلكه اگر
هدف مقدسی هم نبود اين مال احترام نداشت .
در موارد ديگر ، مسئله از اين قبيل نيست ، بلكه از قبيل اهم و مهم‏
است كه فقها در باب مقدمه واجب بالخصوص مطرح كرده‏اند كه در اين مورد
هم بايد توضيحی برايتان عرض بكنم :
سخن ما در اينكه هدف وسيله را مباح نمی‏كند و نيز سخن علامه طباطبايی در
هدف نبوت اين بود كه ما در راه ايمان ، برای حفظ و تقويت ايمان مردم ،
در راه دعوت مردم به حق و حقيقت و اسلام ، از باطل نبايد استفاده كنيم ،
يعنی ايمان و دعوت به راه حق ، طبيعتش يك طبيعتی است كه وسيله پوچ و
باطل نمی‏پذيرد . سخن ما در اينجا بود نه در جای ديگر . آيه قرآنی كه‏
ايشان به آن استدلال می‏كنند آيه بسيار عتاب آميزی نسبت به پيغمبر اكرم‏
است :
« و لولا ان ثبتناك لقد كدت تركن اليهم شيئا قليلا اذا لاذقناك ضعف‏
الحياش و ضعف المماش »( 1 ) .
پيغمبر ! اگر عنايت الهی نبود نزديك بود لغزش بكنی ، حالا لغزش‏
پيغمبر چه بوده ؟ آنطور كه در تفاسير نوشته‏اند نه اين است كه پيغمبر
لغزش كرده است ، شايد تصوركی برای پيغمبر پيدا شده ولی فورا تصميم به‏
خلافش گرفته . قرآن در عين حال عتابش می‏كند . آنها گفتند يا رسول الله‏
به ما اجازه بده برای اينكه اسلام اختيار بكنيم يك

پاورقی :
. 1 سوره أسرای ، آيات 74 و . 75