كه می‏جنگيد حد را از دست ندهيد . يعنی چه حد را از دست ندهيد ؟ اين را
در تفاسير ذكر كرده‏اند ، فقه هم بيان می‏كند : پيغمبر اكرم در وصايای‏
خودشان هميشه در جنگها توصيه می‏كردند ، علی عليه السلام نيز در جنگها
توصيه می‏كرد و در نهج البلاغه هست كه وقتی دشمن افتاده و مجروح است و
مثلا ديگر دستی ندارد تا با تو بجنگد ، به او كاری نداشته باشيد . فلان‏
پيرمرد در جنگ شركت نكرده ، به او كاری نداشته باشيد . به كودكانشان‏
كاری نداشته باشيد آب را بر آنها نبنديد . از اين كارهايی كه امروز خيلی‏
معمول است مثل استفاده از گازهای سمی نكنيد . گازهای سمی در آن زمان‏
نبوده ولی استفاده از آن نظير اين كارهای غير انسانی و ضد انسانی ، و مثل‏
اين است كه آب را ببندند . اينها ديگر از حد تجاوز كردن است . حتی‏
ببينيد راجع به خصوص كفار قريش قرآن چه دستور می‏دهد ؟ اينها الدالخصام‏
پيغمبر و كسانی بودند كه نه تنها مشرك و بت پرست و دشمن بودند بلكه‏
حدود بيست سال با پيغمبر جنگيده بودند و از هيچ كاری كه از آنها ساخته‏
باشد كوتاهی نكرده بودند . عموی پيغمبر را همينها كشتند ، عزيزان پيغمبر
را اينها كشتند ، در دوره مكه چقدر پيغمبر و اصحاب و عزيزان او را زجر
دادند ! دندان پيغمبر را همينها شكستند ، پيشانی پيغمبر را همينها شكستند
، و ديگر كاری نبود كه نكنند . ولی آن اواخر ، دوره فتح مكه می‏رسد . سوره‏
مائده آخرين سوره‏ای است كه بر پيغمبر نازل شده . بقايايی از دشمن باقی‏
مانده ولی ديگر قدرت دست مسلمين است . در اين سوره می‏فرمايد :