همسايه مسلمان توام . چه كاری پيش آمده ؟ من آمدهام كه با همديگر برويم
مسجد برای عبادت . بيچاره بلند شد وضو گرفت و رفت مسجد . [ پس از
خواندن نمازهای نافله ] گفت تمام شد ؟ گفت : نه ، نماز صبحی هم هست .
نماز صبح را هم خواند . تمام شد ؟ نه ، بگذار نافله بخوانيم ، مستحب
است . آنقدر نافله بخوانيم كه بين الطلوعين بيدار باشيم تا اول آفتاب .
اول آفتاب شد . گفت يك مقدار بعد از آفتاب هم [ عبادت كنيم ] . ظهر
هم او را نگهداشت برای نماز و تا عصر نيز نگاه داشت و بعد گفت : تو كه
غذا نخوردهای ، نيت روزه هم بكن ، و خلاصه او را تا دو ساعت از شب
گذشته رها نكرد . فردا صبح كه رفت در خانهاش را زد ، گفت كيستی ، گفت
برادر مسلمانت ، برای چه آمدهای ، آمدهام برويم برای عبادت ، گفت اين
دين برای آدمهای بی كار خوب است ، ما استعفا داديم ، رفتيم به دين اول.
بعد امام صادق فرمود كه اين جور نباشيد . اين شخص يك آدمی را مسلمان
كرد و بعد به دست خودش مرتد و كافر كرد .
خيلی چيزهاست كه اثر تنفير دارد يعنی مردم را از اسلام متنفر میكند .
مثلا نظافت در اسلام بدون شك سنت است و مستحب مؤكد . نظافت از ايمان
است و پيغمبر ما نظيفترين مردم زمان خودش بود . امروز هم اگر پيغمبر
میبود او را مردی فوق العاده نظيف میديديم . يكی از چيزهايی كه پيغمبر
هيچوقت از آن جدا نمیشد و توصيه میكرد ، استعمال عطر و بوی خوش است .
در عين حال نظافت ، امری است سنت و مستحب ، و واجب نيست . حال اگر
يك نفر مبلغ لباسش كثيف و چركين و بدنش متعفن باشد ، از نظر فقهی
شايد نشود گفت او كار حرامی مرتكب شده ، ولی شما اين حساب را
|