پيغمبر ابزار و وسائلی كه به كار میبرد ، يك جا قدرت و ميسم به كار
میبرد ، يكجا مرهم ، يك جا با خشونت و صلابت رفتار میكرد يك جا با
نرمی ، ولی مواردش را میشناخت . و بعد اين طور تعبير میكند : در همه جا
، از اين وسائل كه استفاده میكرد ، در جهت بيداری و آگاهی مردم استفاده
میكرد . شمشير را جايی میزد كه مردم را بيدار كند نه به خواب كند . اخلاق
را در جايی به كار میبرد كه سبب آگاهی و بيداری میشد . شمشير را در جايی
به كار میبرد كه دل كوری را بينا میكرد ، گوش كری را شنوا میكرد ، چشم
كوری را باز میكرد ، زبان گنگی را گويا میكرد . يعنی تمام وسائلی كه
پيغمبر به كار میبرد در جهت بيداری مردم بود .
وفات فرزند پيغمبر و گرفتن خورشيد
داستانی است كه در كتب حديث ما آمده است و حتی اهل تسنن هم نقل
كردهاند . رسول اكرم پسری دارد از ماريه قبطيه به نام ابراهيم بن رسول
الله . اين پسر كه مورد علاقه رسول اكرم است در هجده ماهگی از دنيا میرود
. رسول اكرم كه كانون عاطفه بود قهرا متأثر میشود و حتی اشك میريزد و
میفرمايد : دل میسوزد و اشك میريزد ، ای ابراهيم ما به خاطر تو محزونيم
ولی هرگز چيزی برخلاف رضای پروردگار نمیگوييم . تمام مسلمين ، ناراحت و
متأثر به خاطر اينكه غباری از حزن بر دل مبارك پيغمبر اكرم نشسته است .
همان روز تصادفا خورشيد منكسف میشود و میگيرد . مسلمين شك