( بلاغش بلاغ مبين نيست ] . گفت [ شخصی بعد از بلند شدن از پای سخن يك‏
سخنران ] خيلی به به می‏گفت كه نمی‏دانيد چقدر خوب بود ! از او پرسيدند
بسيار خوب ، خوب بود ، چه می‏گفت ؟ گفت : من كه نفهميدم . پس چه‏
چيزش خوب بود ؟ !
در سخن ، اساس مطلب اين است كه مستمع وقتی كه بلند می‏شود چيزی‏
فهميده باشد . بزرگترين يا يكی از شرايط داعی و مبلغ اين است كه مستمع‏
وقتی كه بر می‏خيزد با دامنی پر برخيزد ، واقعا مطلبی را فهميده باشد ، و
اين از توانايی داعی و مبلغ است . بعضی خيال می‏كنند اگر كسی حرفهايش‏
جوری بود كه نفهميدند پس او خيلی حرفهايش [ عالی است ] . نه اين جور
نيست ، پيغمبر هم اگر جايی صحبت می‏كرد ، در اوجی می‏گفت كه بعد از
چهارصد سال افراد به معانيی برخورد می‏كردند كه قبليها نفهميده بودند ،
ولی تمام آنهايی هم كه در مجلس پيغمبر نشسته بودند به اندازه خودشان‏
می‏فهميدند . خطبه‏های علی با آن اوجی كه دارد در عين حال خطبه‏هايی است‏
كه همان كسانی هم كه در مجلس نشسته بودند به اندازه ظرفيت خودشان از
اين سخنان استفاده می‏كردند و می‏فهميدند .

نصح يا خلوص سخن

در قرآن راجع به ابلاغ و دعوت ، كلمه " نصح " از زبان داعيان الهی‏
زياد آمده است . نصح يعنی خيرخواهی به معنی خلوص ، چون نصح در لغت‏
عرب در مقابل غش است . وقتی كه در يك جنسی ، در يك كالايی از غير
خودش قاطی بكنند اصطلاحا