را تاخت و آمد دوباره گفت : هل من مبارز ؟ يك نفر جواب نداد . قدرتش‏
را نداشتند چون مرد فوق العاده‏ای بود . علی از جا بلند شد : يا رسول الله‏
! من ! فرمود بنشين علی جان . بار سوم يا چهارم عمرو رجزی خواند كه تا
استخوان مسلمين را آتش زد و همه را ناراحت كرد . گفت :
و لقد بححت من النداء بجمعكم هل من مبارز و وقفت اذ جبن المشجع موقف‏
القرن المناجز
ان السماحة و الشجا
عة فی الفتی خير الغرائز (1)
گفت ديگر خفه شدم از بس گفتم " هل من مبارز " يك مرد اينجا وجود
ندارد ؟ ! آهای مسلمين ! شما كه ادعا می‏كنيد كشته‏های شما به بهشت می‏روند
و كشته‏های ما به جهنم ، يك نفر پيدا بشود بيايد يا بكشد و بفرستد به‏
جهنم و يا كشته بشود و برود به بهشت . علی از جا حركت كرد . عمر برای‏
اينكه عذر مسلمين را بخواهد گفت : يا رسول الله اگر كسی بلند نمی‏شود حق‏
دارد . اين مردی است كه با هزار نفر برابر است ، هر كه با او روبرو
بشود كشته می‏شود . كار به جايی می‏رسد كه پيغمبر می‏فرمايد : « برز الاسلام‏
كله الی الشرك كله » ( 2 ) تمام اسلام با تمام كفر روبرو شده است .
اينجاست كه علی ( ع ) عمرو بن عبدود را كه از پا در می‏آورد اسلام را
نجات می‏دهد .

پاورقی :
. 1 بحار الانوار ، ج 20 ، ص . 203
. 2 بحار الانوار ، ج 20 ، ص . 215