پاورقی : > خسرو پرويز پادشاه ايران . اگر بعضی از آنها جواب ندادند ولی بسياری شان جوابهای بسيار محترمانه و متواضعانه دادند ، فرستاده پيغمبر اكرم را احترام كردند ، همراه او هدايايی برای حضرت فرستادند و بالاخره جواب مؤدبانهای دادند . تنها فردی كه بی ادبانه رفتار كرد ، خسرو پرويز بود كه نامه حضرت را دريد و چون پادشاه يمن دست نشانده ايران ، و يمن تحت الحماية ايران بود ، نامهای نوشت به بازان پادشاه يمن كه اين مرد كيست كه در جزيرش العرب پيدا شده و به خود جرأت داده است كه به من نامه بنويسد و مرا دعوت كند و اسم خودش را قبل از اسم من بنويسد ؟ ! ( 1 ) فورا كسی را میفرستی درباره اين مرد تحقيق بكند و او را كت بسته بياورد به يمن ، بعد او را بفرست نزد من تا مجازاتش بكنم ، و از اين مهملات . او هم نماينده ايران را با يك نماينده از طرف خودش فرستاد مدينه خدمت رسول اكرم و گفت : خسرو چنين نامهای نوشته است ، شما چه جواب میدهيد ؟ پيغمبر اكرم اينها را معطل كرد . آمدند برای جواب ، فرمود : بسيار خوب ، حالا اينجا باشيد تا من به شما جواب بدهم . چند روز بعد آمدند . فرمود بعد بيائيد . شايد حدود چهل روز اينها را معطل كرد . يك روز آمدند خدمت حضرت گفتند : ديگر ما وظيفه نداريم بيش از اين معطل بشويم ، تصميم گرفتهايم برويم ، آخرين جوابی كه داريد بدهيد . جواب خداوندگار ما خسرو پرويز را چه میدهيد ؟ فرمود جوابش اين است كه " ديشب خدای ما شكم خداوندگار شما خسرو پرويز را به دست پسرش شيرويه دريد و موضوع از اساس > . 1 پيغمبر طبق معمول نوشت اين نامه از كی به سوی كی . او توقع داشت بنويسد به سوی كی از كی ، يعنی نشان بدهد كه من كوچك تو هستم ، در صورتی كه اين از كی به كی باشد علامت بزرگی نيست چون قاعده طبيعی است ولی [ او فكر میكرد ] اگر بنويسند " به كی از كی " علامت اين است كه تو خيلی بت بزرگی هستی .