آزادی عقيده
من مكرر اين مطلب را گفتهام : آنهايی كه وارد بتخانهها میشوند به بهانه آزادی عقيده و يك كلمه حرف نمیزنند [ در واقعپاورقی : . 1 سوره انبياء ، آيات 60 و 62 تا . 64
بين رفت فطرت انسان به سوی توحيد گرايش پيدا میكند . مثلا وقتی تقاليد
، تلقينات ، بتخانهها و بتكدهها و چيزهايی را كه وجود آنها سبب میشود
كه انسان اصلا در توحيد فكر نكند از بين برد فكر مردم آزاد میشود به
تعبيری كه قرآن درباره حضرت ابراهيم میفرمايد . میگويد ابراهيم در روزی
كه مردم از شهر خارج شده و شهر را خلوت كرده بودند و بتكده هم خلوت بود
رفت بتها را شكست و تبر را به گردن بزرگترين بتها آويخت . مردم كه شب
برگشتند و رفتند نزد بتها برای عرض حاجت و اظهار اخلاص ، ديدند بتی
وجود ندارد ، خرد و خمير شدهاند ، فقط بت بزرگ وجود دارد با تبر . ظاهر
امر حكايت میكند كه اين بت بزرگ آمده اين كوچكها را زده و از بين برده
، ولی فطرت بشر قبول نمیكند . چه كسی چنين كرده است ؟ « قالوا : سمعنا
فتی يذكرهم يقال له ابراهيم »سراغ ابراهيم میروند « ا انت فعلت هذا
بالهتنا يا ابراهيم ؟ »ابراهيم تو چنين كردی با محبوبهای ما ؟ « قال :
بل فعله كبيرهم هذا فاسئلوهم ان كانوا ينطقون »اين كار ، كار آن بت
بزرگ است ، بايد از خودشان بپرسيد . گفتند آنها كه نمیتوا نند حرف
بزنند . گفت اگر نمیتوانند حرف بزنند پس چه چيز را پرستش میكنيد ؟ !
قرآن میگويد : « فرجعوا الی انفسهم »( 1 ) اينجا بود كه به خود باز
آمدند .
آزادی عقيده من مكرر اين مطلب را گفتهام : آنهايی كه وارد بتخانهها میشوند به بهانه آزادی عقيده و يك كلمه حرف نمیزنند [ در واقعپاورقی : . 1 سوره انبياء ، آيات 60 و 62 تا . 64 |