پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، نامه . 37
او هستی . كداميك از من و تو بيشتر با او دشمنی كرديم و راههايی را كه
به قتل او منتهی میشد بيشتر نشان داديم ؟ آنكس كه بيدريغ در صدد ياری او
بر آمد اما عثمان به موجب يك سوء ظن بيجا خود طالب سكوت او شد و
كنارهگيری او را خواست يا آنكس كه عثمان از او ياری خواست و او به دفع
الوقت گذراند و موجبات مرگ او را برانگيخت تا مرگش فرا رسيد ؟ البته
من هرگز از اينكه خير خواهانه در بسياری از بدعتها و انحرافات بر عثمان
انتقاد میكردم پوزش نمیخواهم و پشيمان نيستم . اگر گناه من اين بوده
است كه او را ارشاد و هدايت كردهام آنرا میپذيرم ، چه بسيارند افراد
بيگناهی كه مورد ملامت واقع میشوند ، آری گاهی ناصح و خيرخواه نتيجهای كه
از كار خود میگيرد بدگمانی طرف است . من جز اصلاح تا حدی كه در قدرت
دارم قصدی ندارم جز از خدا توفيقی نمیخواهم و بر او توكل میكنم .
در يك نامه ديگر خطاب به معاويه چنين مینويسد :
« فاما اكثارك الحجاج فی عثمان و قتلته فانك انما نصرت عثمان حيث
كان النصر لك ، و خذلته حيث كان النصر له » ( 1 ) .
اما اينكه تو فراوان مساله عثمان و
پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، نامه . 37 |