پاورقی : 1 - يعنی به فرض نبودن حكومت صالح حكومت ناصالح كه به هر حال نظام اجتماع را حفظ میكند ، از هرج و مرج و بینظامی و زندگی جنگلی بهتر است . 2 - نهج البلاغه ، خطبه . 40
شعارشان لاحكم الا لله بود ، اين شعار از قرآن مجيد اقتباس شده است و
مفادش اينست كه فرمان ( قانون ) تنها از ناحيه خداوند و يا از ناحيه
كسانی كه خداوند به آنان اجازه قانونگذاری داده است بايد وضع شود ، ولی
خوارج اين جمله را در ابتدا طور ديگر تعبير میكردند و به تعبير
اميرالمؤمنين ، از اين كلمه حق معنی باطلی را در نظر میگرفتند ، حاصل
تعبير آن اين بود كه بشر حق حكومت ندارد ، حكومت منحصرا از آن خداست .
علی میفرمايد ، بلی من هم میگويم لا حكم الا لله اما به اين معنی كه
اختيار وضع قانون با خدا است ، لكن اينها میگويند حكومت و زعامت هم با
خدا است ، و اين معقول نيست ، قانون خدا بايست بوسيله افراد بشر اجرا
شود ، مردم را از فرمانروائی " نيك " يا " بد " ( 1 ) چارهای نيست
، در پرتو حكومت و در سايه حكومت است كه مومن برای خدا كار میكند و
كافر بهره دنيای خود را میبرد و كارها به پايان خود میرسد . به وسيله
حكومت است كه مالياتها جمع آوری ، و با دشمن نبرد ، و راهها امن ، و حق
ضعيف از قوی باز ستانده میشود ، تا آنوقتی كه نيكان راحت گردند و از شر
بدان راحتی بدست آيد ( 2 ) .
علی عليه السلام مانند هر مرد الهی و رجل ربانی
پاورقی : 1 - يعنی به فرض نبودن حكومت صالح حكومت ناصالح كه به هر حال نظام اجتماع را حفظ میكند ، از هرج و مرج و بینظامی و زندگی جنگلی بهتر است . 2 - نهج البلاغه ، خطبه . 40 |