پاورقی :
1 - . . . اخذ الله علی العلماء ان لا يقاروا علی كظه ظالم و لا سغبمظلوم » .
مستمند و محروم آنگاه كه در كنار افرادی برخوردار و مرفه قرار میگيرد
رنجش مضاعف میگردد ، از طرفی رنج ناشی از تهيدستی و دستنارسی به
ضروريات زندگی ، و از طرف ديگر رنج احساس تاخر و عقب ماندگی از
حريفان .
بشر بالطبع نمیتواند تحمل كند كه ديگران كه مزيتی بر او ندارند بخورند
و بنوشند و بپوشند و قهقهه مستانه بزنند و او تماشاچی باشد و نظاره كند .
آنجا كه اجتماع به دو نيم میشود : برخوردار و محروم ، مرد خدا احساس
مسؤوليت میكند ، در درجه اول كوشش مرد خدا اينست كه به تعبير
اميرالمؤمنين ( ع ) وضع موجود مبنی بر پر خوری ظالم و گرسنگی مظلوم را
دگرگون سازد و اين پيمان خدا است كه با دانايان امت ( 1 " و در درجه
دوم با ايثار و تقسيم آنچه در اختيار دارد به ترميم وضع نابسامان
مستمندان میكوشد ، اما همينكه میبيند " كشته از بس كه فزون است كفن
نتوان كرد " وقتی كه میبيند عملا راه برخوردار كردن و رفع نيازمنديهای
مستمندان مسدود است با همدردی و همسطحی و شركت عملی در غم مستمندان ،
بر زخمهای دل مستمندان مرهم میگذارد .
همدردی و شركت در غم ديگران مخصوصا در مورد پيشوايان امت كه چشمها به
آنان دوخته است اهميت
پاورقی : 1 - . . . اخذ الله علی العلماء ان لا يقاروا علی كظه ظالم و لا سغبمظلوم » . |