مولوی تشبيه خوبی دارد ، آخرت و دنيا را به قطار شتر و پشكل شتر تشبيه
میكند . میگويد اگر كسی هدفش داشتن قطار شتر باشد خواه ناخواه و بالتبع
پشم و پشكل هم خواهد داشت ، اما اگر كسی هدفش فقط پشم و پشكل باشد هرگز
صاحب قطار شتر نخواهد شد ، ديگران صاحب قطار شتر خواهند بود و او بايد
از پشم و پشكل شتر ديگران استفاده كند ، میگويد :
صيد دين كن تا رسد اندر تبع
|
حسن و مال و جاه و بخت منتفع
|
آخرت قطار اشتردان عمو
|
در تبع دنياش همچون پشك و مو
|
پشم بگزينی شتر نبود تو را
|
ور بود اشتر چه قسمت پشم را
|
اينكه دنيا و آخرت تابع و متبوعند و دنياگرائی تابع گرائی است و
مستلزم محروميت از آخرت است و اما آخرتگرائی متبوع گرائی است و خود
به خود دنيا را به دنبال خود میكشد ، تعليمی است كه از قرآن كريم آغاز
شده است از آيات 148 - 145 آل عمران به طور صريح و از آيات 18 و 19
سوره اسراء و آيه 20 سوره شوری بطور اشاره نزديك به صريح اين مطلب كاملا
استفاده میشود :
چنان باش كه هميشه زندهای و چنان باش كه فردا میميری
2 - حديث معروفی است كه در كتب حديث و غير