می‏كند ، اما همام راضی نمی‏شود بلكه آتش شوقش تيزتر می‏گردد ، بيشتر
اصرار می‏كند و او را سوگند می‏دهد . علی شروع به سخن كرد ، در حدود 1 . 5
صفت ( 1 ) در اين ترسيم گنجانيده و هنوز ادامه داشت اما هر چه سخن علی‏
ادامه می‏يافت و اوج می‏گرفت ضربان قلب همام بيشتر می‏شد و روح متلاطمش‏
متلاطمتر می‏گشت و مانند مرغ محبوسی می‏خواست قفس تن را بشكند ، ناگهان‏
فرياد هولناكی جمع شنوندگان را متوجه خود كرد ، فرياد كننده كسی جز همام‏
نبود ، وقتی كه بر بالينش رسيدند قالب تهی كرده و جان به جان آفرين‏
تسليم كرده بود .
علی فرمود : " من از همين می‏ترسيدم ، عجب ! مواعظ بليغ با دلهای‏
مستعد چنين می‏كند ؟ ! " اين بود عكس العمل معاصران علی در برابر
سخنانش .

پاورقی :
1 - به حسب آنچه من شخصا شمرده‏ام ، اگر در عدد اشتباه نكرده باشم .