است و يك روح خاص بر همه آنها حكمفرما است .
اگر كسی با قرآن كريم و كلمات رسول اكرم و اميرالمؤمنين و ساير ائمه
دين و اكابر اوليه مسلمين آشنا باشد میبيند يك روح كه همان روح اسلامی
است در همه مواعظ فارسی آشكار است ، همان روح است ولی در جامه و پيكره
زبان شيرين فارسی .
اگر كسی يا كسانی در دو زبان عربی و فارسی تبحر داشته باشند و با ساير
زبانهايی كه ادبيات اسلامی را منعكس كردهاند نيز آشنايی داشته باشند و
شاهكارهايی كه در زمينه مواعظ اسلامی بوجود آمده جمع آوری كنند معلوم
خواهد شد كه فرهنگ اسلامی از اين نظر فوق العاده غنی و پيشرفته است .
ولی تعجب در اينست كه همه نبوغ فارسی زبانان از نظر مواعظ در شعر
ظهور كرده است اما در نثر هيچ اثر برجستهای وجود ندارد . در نثر آنچه
وجود دارد به صورت جملههای كوتاه و كلمات قصار است ، مانند نثر گلستان
كه قسمتی از آنها موعظه است و در نوع خود شاهكار است و يا جملههايی كه
از خواجه عبدالله انصاری نقل شده است .
البته اطلاعات من ضعيف است ولی تا آنجا كه اطلاع دارم در متون فارسی
يك نثر موعظهای قابل توجه كه از حدود كلمات قصار تجاوز كرده باشد و به
اصطلاح در حد يك مجلس ولو كوتاه بوده باشد وجود ندارد ، خصوصا اينكه
شفاها و از ظهر القلب القا شده باشد و
|