كسی اين كار را كرده است ؟ به حكم فطرت می‏فهميدند كه اين بتهای بيجان‏
خودشان نمی توانند به جان همديگر بيفتند لابد كار يك موجود شاعر است‏
²انا سمعنا فتی يذكرهم يقال له ابراهيم‏غ يك جوانی بود به نام ابراهيم كه‏
به اينها بدگويی می‏كرد ، نكند كار او باشد ابراهيم را احضار كنيد تا از
او بازپرسی كنيم « / انت فعلت هذا بالهتنا يا ابراهيم »ابراهيم ! آيا
تو اين كار را كردی : « قال بل فعله كبيرهم فاسئلوهم ان كانوا ينطقون
نه ، من نكردم علامت جرم را شما دست كس ديگر می‏بينيد ، می‏آئيد يقه مرا
می چسبيد ؟ علامت جرم كه همراه بت بزرگ است چرا به سراغ من آمده ايد ؟
از خودشان بپرسيد تا جواب بدهند ؟ « فرجعوا الی انفسهم »با خودشان فكر
كردند كه راست می‏گويد با اين عمل « رجعوا الی انفسهم »يعنی فكرشان را
از زنجير عقيده آزاد كرد اين را می‏گويند عمل انسانی .
موسی بن عمران عملش انسانی است كه وقتی می‏بيند قومش گوساله سامری را
به عنوان يك بت انتخاب كرده اند و دارند پرستش می‏كنند گفت :
²لنحرقنه ثم لننسفنه فی اليم نسفاغ به خدا آتشش می‏زنم ، به خدا خاكسترش‏
را هم بر باد می‏دهم برای اينكه اگر می ماند چه می‏كرد ؟ غير از اينكه‏
مردمی را در زنجير يك خرافه گرفتار می‏كرد مگر اثر ديگری داشت ؟ واقعا
قوم موسی كه آمدند گوساله را پرستش كردند فكر آزادشان آنها را به آنجا
كشاند ؟ يا چون از دريا بيرون مده بودند ، چشمشان افتاده بود به مردمی كه‏
بتهايی دارند و [ آنها را ] سجده می‏كنند ، و تا آنوقت هم بت سجده كردن‏
را نديده بودند ، خوششان آمده بود « يا موسی اجعل لنا الها كما لهم آلهه‏
سرگرميهای خوبی دارند ، اينها خوب چيزهايی است ، از اينها خوشمان می‏آيد
. موسی ! همانطور كه اينها چنين چيزهايی دارند ،