اين عبارت است : « تفكر ساعه خير من عباده سنه ، تفكر ساعه خير من‏
عباده ستين سنه ، تفكر ساعه خير من عباده سبعين سنه » يك ساعت فكر كردن‏
از يك سال عبادت كردن افضل است ، از شصت سال عبادت كردن افضل است ،
از هفتاد سال عبادت كردن افضل است اين تغيير تعبيرات همان طور كه‏
بسياری از علما گفته اند به واسطه اينست كه نوع و موضوع تفكرها فرق‏
می‏كند يك تفكر است كه انسان را به اندازه يك سال عبادت جلو می‏برد ،
يك تفكر است كه او را به اندازه شصت سال عبادت جلو می‏برد ، يك تفكر
است كه او را به اندازه هفتاد سال عبادت جلو می‏برد در احاديث ما وارد
شده است : « كان اكثر عباده ابی‏ذر التفكر » اكثر عبادت ابی ذر فكر كردن‏
بود يعنی ابی ذری كه شما او را تالی سلمان می شماريد و بلكه شايد هم‏
رديف سلمان بشود او را شمرد ، يعنی ديگر بعد از معصومين تقريبا می‏توان‏
گفت مردی نظير اينها در درجه ايمان نيامده است ، خيلی خدا را عبادت‏
می‏كرده است ولی بيشترين عبادت ابوذر فكر كردن بود .
گذشته از اينها در اسلام ، اصلی است راجع به اصول دين كه وجه امتياز ما
و هر مذهب ديگری مخصوصا مسيحيت همين است اسلام می‏گويد اصول عقائد را جز
از طريق تفكر و اجتهاد فكری نمی پذيرم يعنی جنابعالی بايد موحد باشی ،
خداشناس باشی اما چرا خداشناس باشم ، به چه دليل ؟ می‏گويد دليلش را
خودت بايد بفهمی ، اين يك مسئله علمی است ، يك مسئله فكری و عقلی‏
است همين طور كه به يك دانش آموز می‏گويند اين مسئله حساب را خودت‏
بايد بروی حل بكنی ، من حل بكنم به دردت نمی خورد ، آنوقت به دردت‏
می‏خورد كه اين مسئله را خودت حل بكنی ، اسلام