انسان به يك موضوعی به عنوان مذهب سرگرمی داشته باشد ، حالا می‏خواهد آن‏
چيزی كه به عنوان معبود گرفته ، خدای يگانه باشد ، يا انسانی به نام‏
عيسای مسيح يا گاو يا فلز و يا چوب ، فرق نمی كند بنابراين نبايد مزاحم‏
افراد شد هر كسی به ذوق و سليقه خودش هر چه را انتخاب می‏كند ، همان‏
خوب است .
ايراد ما هم همين است . ما می‏گوئيم طرز تفكر شما در باب دين غلط است‏
، آن دينی كه تو می‏گويی عقيده به آن دين آزاد است ، اصلا من قبولش ندارم‏
من دين را به عنوان يك راه واقعی برای سعادت بشر معتقدم ، در راه واقعی‏
برای سعادت بشر نبايد گفت عقيده يك انسان ولو آن عقيده بر مبنای تفكر
نباشد آزاد است باز مثال عرض می‏كنم : آيا شما در مسئله بهداشت و يا در
مسئله فرهنگ هرگز می گوييد كه عقيده آزاد است ؟ آيا شما هرگز اين حرف‏
را می‏زنيد كه اعتقاد هر مردمی راجع به بهداشت آزاد است ؟ ! اگر مردم‏
منطقه ای دلشان می‏خواهد كه تراخم داشته باشند ، صدی نودشان تراخم دارند ،
خودشان تراخم را انتخاب كرده اند ، آيا شما می‏رويد از آنها اجازه‏
می‏گيريد كه آيا به ما اجازه می‏دهيد كه تراخمهای شما را معالجه كنيم ؟ يا
از هر طريق ممكن كه بتوانيد ولو آنها را اغفال كنيد و گولشان بزنيد ، ولو
دست و پايشان را ببنديد تراخمشان را معالجه می‏كنيد و می‏گوييد من به‏
اينها خدمت كردم ، خودشان نمی فهمند .
مردم ديگر فرهنگ را نمی خواهند شما می‏رويد برايشان مدرسه باز كنيد ،
می‏آيند در مدرسه را می‏بندند و مبارزه می‏كنند تعليمات اجباری چطور است ؟
اعلاميه جهانی حقوق بشر چرا ضد تعليمات اجباری قيام نمی كند ؟ چرا نمی‏
گويد بشر آزاد است و به