2 - لزوم و ضرورت حكومت
ماركسيسم دولت را و دين را ساخته احتياج عمومی جامعه نمی داند بلكه ساخته يك طبقه میداند كه پس از پيدايش مالكيت
هجوم خارجی ( وزارت دفاع ) ، حفظ امنيت داخلی ( وزارت كشور و شهربانی
و ژاندارمری ) ، ارتباط و عهد و پيمان با ساير واحدهای اجتماعی ( وزارت
امور خارجه ) ، فصل خصومت ( وزارت دادگستری ) از اركان دولت و حكومت
است و به منزله مقوم است ، ولی تعليم و تربيت ( وزارت آموزش و
پرورش ، وزارت علوم ) ، حفظ مواريث فرهنگی ( وزارت فرهنگ و هنر ) ،
بهداشت عمومی ( وزارت بهداری ) ، مديريت صنعت ( وزارت صنايع و معادن
) ، تجارت ( وزارت بازرگانی ) ، مخابرات ( وزارت پست و تلگراف و
تلفن ) ، روشنايی ( وزارت برق و نيرو ) ، روشنايی ( وزارت برق و نيرو )
، اوقاف ( وزارت اوقاف ) و امثال اينها اموری است كه به واسطه توسعه
تمدن ضرورت نوعی هماهنگی كلی پيش آمده و حكومت مسئول هماهنگی و
مديريت آنها است و الا در گذشته تلگراف و تلفن نبود ، فقط پست بود كه
معلوم نيست دولتی بوده يا ملی برق و نيرو هم نبود ولی بهداشت ، فرهنگ
و هنر ، آموزش و پرورش و امثال اينها بود ولی ملی بود و امروز در بعضی
كشورها اين امور ملی است و دولت به عنوان مظهر وحدت و مظهر مديريت و
مظهر امكانات و تسهيلات اجتماعی براينها نظارت میكند .
پس دولت و حكومت در حقيقت يعنی مظهر قدرت جامعه در برابر هجوم
خارجی و مظهر عدالت و امنيت داخلی و مظهر قانون برای داخل و مظهر
تصميمهای اجتماعی در روابط با خارجی .
2 - لزوم و ضرورت حكومت ماركسيسم دولت را و دين را ساخته احتياج عمومی جامعه نمی داند بلكه ساخته يك طبقه میداند كه پس از پيدايش مالكيت |