پاورقی : > " ايده آليست " میخوانند و از افلاطون و ارسطو به عنوان دو فيلسوف ايدهآليست بزرگ يونان ياد میكنند و چنين وانمود میكنند كه انحراف از اصول ماترياليسم به ايدهآليسم يعنی " سفسطه " میكشاند . مثلا دكتر تقی ارانی با آنكه در جزوه ماترياليسم ديالكتيك ايدهآليسم را مطابق تعريف فوق تعريف میكند ، پس از آنكه عقيده ايدهآليست معروف " بركلی " و عقيده دكارت را درباب خواص اوليه و ثانويه اجسام و عقيده كانت را در ذهنی بودن زمان و مكان نقل میكند ، اينطور به گفته خود ادامه میدهد : " شرح كليه اقسام ايدهآليسم از موضوع مقاله ما خارج و باعث اطاله كلام خواهد شد زيرا ايدهآليسم انشعابات بسيار پيدا كرده و هر فيلسوف به خيال خود چيزی بافته و استدلال يا تحقيقی مخصوص به خود كرده و به قول خود دليل جديدی بر اثبات ذهنی بودن عالم پيدا نموده است " . منظور از تذكر اين نكته مناقشه در اصطلاح نيست ، زيرا هر فيلسوفی حق دارد برای خود اصطلاح خاصی داشته باشد . چه مانعی دارد كه ايدهآليسم را در مقابل ماترياليسم اصطلاح كنيم ؟ و البته در اين صورت ايدهآليسم معنای ديگری غير از اصالت تصور خواهد داد . منظور اين است كه اصطلاحات مختلف را نبايد منشأ هو و مغلطه قرار داد . حقيقت اين است " ايده آليسم " كه به معنای " اصالت تصور " است در مقابل " رئاليسم " است كه به معنای " اصالت واقع " میباشد و " ايده آليست " كسی است كه جهان خارج از ظرف ذهن را منكر است مانند پروتاگوراس و گرگياس از قدمای يونان و بركلی ( Berkli ) و شوپنهاور ( Schopenhauer ) از متأخرين اروپا ، و اما الهی يا روحی بودن ربطی به ايدهآليسم ندارد . ما با آنكه تمام اصول ايدهآليستی را باطل میكنيم و هيچ نوع اصالتی برای ذهن قائل نيستيم ، با يك نظر واقعبينی عقايد الهی و روحی خود را با دلائل محكم اثبات میكنيم . رئاليسم : اين كلمه نيز كه از " رئل " ( real ) كه به معنای " واقع " است مشتق شده ، در طول تاريخ به معنای مختلفی استعمال شده . الف . در فلسفه اسكولاستيك ( scholastic ) كه به " فلسفه اصحاب مدرسه " معروف است . در ميان اصحاب مدرسه در قرون وسطی يگانه مبحثی كه شغل شاغل آنها >