پاورقی : > تجربی " است . ماترياليسم ديالكتيك در مورد اين اصل ( بر خلاف اصل دوم ) از فلاسفه حسی پيروی میكند ولی با اين تفاوت كه فلاسفه حسی ، حس و تجربه را از جنبه مثبت فقط دليل میگيرند نه از جنبه منفی و لهذا مسائل ماوراء الطبيعه را كه ماوراء حس و تجربه است از قلمرو تحقيقات خود خارج میدانند ولی ماترياليسم ديالكتيك هم از جنبه مثبت و هم از جنبه منفی به " حس " اعتماد میكند و میگويد هر چه محسوس است راست است و هر چه محسوس نيست و دروغ است و لهذا معيار و مقياس كلی برای نفی و اثبات هر چيزی ( حتی ماوراء الطبيعه ) علوم طبيعی جديد است كه متكی به حس و تجربه است . اين سه اصل نامبرده ( اصل اصالت ماده ، اصل تجزم ، اصل اصالت حس ) اصول و مبانی اوليه ماترياليسم ديالكتيك به شمار میرود . ماترياليسم ديالكتيك با قبول اين سه اصل با هم ، دچار حيرت و اشكال و بن بست میشود زيرا : اگر مانند سيستمهای فلسفه تعقلی " بديهيات عقليه " را بپذيرد و قيافه متافيزيسم به خود گرفته يك فلسفه تعقلی خالص بشود ، علاوه بر آنكه با عقايد مخصوص وی در باب روح و خواص روحی منافی است اصل سوم ( اصالت حس ) خود را از دست داده و در نتيجه نخواهد توانست استدلالات فلسفی و نظری الهيون را به بهانه اينكه " در علوم حسی نشانی از اين گفتهها نيست " منكر شود ، و اگر مانند سيستمهای حسی تنها به مسائل علوم حسی اعتماد كند و همان ارزشی را كه قاطبه دانشمندان حتی خود حسيون برای علوم حسی قائلند ( ارزش احتمالی و ظنی ) قائل شود اصل دوم ( اصل تجزم ) خود را از دست داده و در نتيجه نخواهد توانست به طور جزم و يقين در عقايد فلسفی خود اظهار نظر كند ، مثلا با جزم فتوا بدهد كه غير از ماده و خواص ماده چيزی نيست ( ماده = وجود ) . و اگر بخواهد همان ارزشی را كه فلاسفه عقلی و متافيزيسينها برای بديهيات >