اين تازه همان كهنه است " . در ظرف اين پندار ، تازه و كهنه يكی هستند
و اين وحدت با ماديت ادراك نمی‏سازد و البته چنانكه گفته شد اين ادراك‏
نسبت به خارج می‏تواند خطا و پوچ بوده باشد نه پيش خود و در ظرف خود .

پاورقی :
>
اين بود خلاصه نظريه مادی بودن حافظه . بر اين نظريه چند ايراد مهم وارد
است :
الف . اينكه مطابق اين نظريه بايد هر مفهوم ذهنی را به يك يا چند
سلول معين اختصاص بدهيم و اين قابل قبول نيست زيرا :
اولا بديهی است كه هنگام ادراك يا به ياد آوردن يك مفهوم ، تنها يك‏
يا چند سلول به كار نمی‏افتد ، مثلا هنگام ديدن چيزی تمام سلولهای باصره به‏
كار می‏افتد و هنگام ديدن چيز ديگر باز همان سلولها به فعاليت می‏پردازد ،
و همچنين به هنگام به ياد افتادن يا شنيدن و غيره ، و نظر به ورود امثال‏
اين ايراد است كه خود ماديين در صحت اين نظريه اظهار ترديد كرده‏اند .
دكتر ارانی در پسيكولوژی صفحه 100 می‏گويد :
" روح هر وقت می‏تواند توليد تجسمات كند ، مثلا می‏تواند يك مرد يا
يك سگ را با تمام يا اغلب صفات مجسم نمايد . ترتيب توليد اين شكل‏
مجسم در روح هنوز به وسائل علمی معين نشده و عقايد مختلفه در اين باب‏
موجود است . مثلا اگر فرض كنيم پس از ديدن يك سگ يك دسته از سلولهای‏
دماغ برای توليد تجسم سگ بدون وجود حيوان مستعد می‏شوند در اين صورت‏
بايستی برای هر شی يك دسته مخصوص سلول معين شود و اين مشكوك است چون‏
عده سلولها برای اشياء لا تعد و لا تحصی كافی نخواهد بود " .
ثانيا اگر فرض كنيم هنگام ديدن يا شنيدن چيزی يك سلول يا چند سلول‏
معين متأثر می‏شود و با ديدن يا شنيدن چيز ديگر يك يا چند سلول ديگر ، چه‏
علتی دارد كه اگر ديدن يا شنيدن همان شی اول تكرار شد يك عده سلول ديگر
متأثر نمی‏شود و فقط همان سلولهای اولی تهييج می‏شوند و يادآوری محقق‏
می‏گردد ؟
ب . همان‏طوری كه در بالا اشاره شد يكی از خواص " حافظه " بازشناسی‏
است يعنی تشخيص اين خصوصيت كه اين " يادآوری شده " عين همان اولی‏
است و ادراك فعلی جديد نيست و موهوم و بی‏معنا هم نيست ، و اين با
نظريه مادی بودن حافظه سازگار نيست زيرا اگر فرضا ما مغز را نسبت به‏
ادراكات مانند يك دستگاه ضبط صوت >