بخانه بيگانه ميكشد ، چه رسد به زنان بی شوهر . اجتماع اگر سر اصلاح دارد
و طرفدار نجات تك همسری واقعی است ، بايد در راه برقراری اين سه عامل‏
بكوشد ، والا منع قانونی تعدد زوجات جز اينكه راه فحشا را باز كند اثر
ديگری ندارد .

بحران ناشی از محروميت زنان بی شوهر

اما اگر عدد زنان نيازمند بر مردان نيازمند فزونی داشته باشد ، منع‏
تعدد زوجات خيانت به بشريت است ، زيرا تنها پامال كردن حقوق زن در
ميان نيست . اگر مطلب به پامال شدن حقوق عده‏ای از زنان ختم ميشد باز
قابل تحمل بود . بحرانی كه از اين راه عارض اجتماع ميشود از هر بحران‏
ديگر خطرناكتر است . همچنانكه خانواده از هر كانون ديگر مقدس‏تر است .
زيرا آنكه از حق طبيعی خود محروم می‏ماند يك موجود زنده است با همه‏
عكس العملهائی كه يك موجود زنده در محروميت‏ها نشان ميدهد . يك انسان‏
است با همه عوارض روانی و عقده‏های روحی در زمينه ناكاميها ، زن است با
همه نيرنگهای زنانه ، دختر حواست با قدرت كامل " آدم فريبی " .
او گندم و جو نيست كه زائد بر مصرف را بدريا بريزند يا در انباری‏
برای " روز مبادا " ذخيره كنند . خانه و اتاق نيست كه اگر مورد احتياج‏
نبود قفلی بان بزنند . بلی ، او يك موجود زنده است ، يك انسان است ،
يك زن است . نيروی شگرف خود را ظاهر خواهد كرد و دمار از روزگار
اجتماع برخواهد آورد . او خواهد گفت :