پيدا ميكرد . هر وقت مردی ميخواست زن خود را طلاق دهد مجبور بود اول‏
دليل خود را از نظر تحقق شرائط بمحكمه عرضه بدارد ، محكمه اگر دلائل او را
كافی ميدانست به او اجازه طلاق ميداد و الا نه .
اساسا معنی اين جمله : " مبغوض‏ترين حلالها در نزد خدا طلاق است "
چيست ؟ طلاق اگر حلال است مبغوض نيست و اگر مبغوض است حلال نيست ،
مبغوض بودن با حلال بودن ناسازگار است .
بعد از همه اينها آيا اجتماع ، يعنی آن هيئتی كه بنام محكمه و غيره‏
نماينده اجتماع است ، حق دارد در امر طلاق كه ميگوئيد از نظر اسلام منفور
و مبغوض است اينقدر مداخله كند كه از تسريع در تصميم بطلاق جلوگيری كند
و آنقدر طلاق را بتأخير بيندازد كه مرد از تصميم خود پشيمان شود ، و يا بر
اجتماع ، يعنی همان هيئت ، روشن شود كه ازدواج مورد نظر سازش پذير
نيست و بهتر اينست كه زناشوئی فسخ شود . . .