مسأله اهم و مهم
3 - يكی ديگر از جهاتی كه به اسلام امكان انطباق با مقتضيات زمان میدهد جنبه عقلانی دستورهای اين دين است ، اسلام به پيروان خود اعلام كرده است كه همه دستورهای او ناشی از يك سلسله مصالح عاليه است ، و از طرف ديگر در خود اسلام درجه اهميت مصلحتها بيان شده است ، اين جهت كار كارشناسان واقعی اسلام را در زمينههائی كه مصالح گوناگونی در خلاف جهت يكديگر پديد میآيند آسان میكند . اسلام اجازه داده است كه در اينگونه موارد كارشناسان اسلامی درجه اهميت مصلحتها را بسنجند و با توجه به راهنمائیهائی كه خود اسلام كرده است مصلحتهای مهمتر را انتخاب كنند . فقهاء اين قاعده را بنام " اهم و مهم " مینامند . در اينجا نيز مثالهای زيادی دارم اما از ذكر آنها صرفنظر میكنم .قوانينی كه حق " وتو " دارند
4 - يكی ديگر از جهاتی كه به اين دين خاصيت تحرك و انطباق بخشيده و آنرا زنده و جاويد نگه ميدارد اينست كه يك سلسله قواعد و قوانين در خود اين دين وضع شده كه كار آنها كنترل و تعديل قوانين ديگر است . فقها اين قواعد را قواعد " حاكمه " مينامند . مانند قاعده " لا حرج " و قاعده " لا ضرر " كه بر سراسر فقه حكومت میكنند كار اين سلسله قواعد ، كنترل و تعديل قوانين ديگر است . در حقيقت اسلام برای اين قاعدهها نسبت به ساير