ببنديد " اصالت نداشته است . شكل اجرائی دستور ديگری بوده است .
جامه‏ای بوده است كه بتن يك قانون اصلی يعنی كمك نكردن به تقويت روحيه‏
دشمن پوشانيده شده بوده است .
اسلام هم به شكل و ظاهر و پوسته اهميت ميدهد و هم بروح و باطن و مغز ،
اما همواره شكل و ظاهر را برای روح و باطن ، پوسته را برای هسته ، قشر را
برای مغز و جامه را برای تن ميخواهد .

مسأله تغيير خط

امروز در كشور ما مسئله‏ای مطرح است بنام " تغيير خط " اين مسئله‏
همچنان كه از نظر زبان و ادب فارسی قابل بررسی است از نظر اصول اسلامی‏
نيز قابل بررسی است . اين مسئله را از نظر اسلامی به دو شكل ميتوان طرح‏
كرد . يكی به اين شكل كه آيا اسلام الفبای مخصوصی دارد و ميان الفباها فرق‏
ميگذارد ؟ آيا اسلام الفبای امروز ما را كه بنام الفباء عربی معروف است‏
از آن خود ميداند و الفباهای ديگر را مانند الفبای لاتين بيگانه می‏شمارد ؟
البته نه . از نظر اسلام كه يك دين جهانی است همه الفباها علی السويه‏
است .
شكل ديگر اين مسئله اينست كه تغيير خط و الفبا چه تأثيری در جذب شدن‏
و هضم شدن ملت مسلمان در بيگانگان دارد ؟ چه تأثيری در قطع روابط اين‏
ملت با فرهنگ خودش دارد كه به هر حال معارف اسلامی و علمی خود را در
طول چهارده قرن با اين الفباء نوشته است ؟ و آيا نقشه تغيير خط بدست چه‏
كسانی طرح