چنين محدوديتی وجود نداشت " ديگر امروز وجود ندارد ، او می‏گويد : "
حالا شرائط كار در كارخانه جنرال موتور ايالت اهايو يا به عبارت بهتر
همان جائی كه قريب 2500 زن در حال زجر كشيدن هستند تغيير يافته است . .
. خانم مذكور همچنين خود را در حال نگهداشتن يك ماشين بخار بسيار قوی ،
يا پاك كردن يك تنور فلزی 25 پوندی كه چند لحظه قبل مرد قوی هيكلی آن‏
را بر جای گذاشته می‏بيند . و با خود می‏گويد سر تا پا كوفته و مجروح شدم‏
" . او می‏گويد " در هر دقيقه بايد يك دسته 25 تا 50 اينچی را كه بالغ‏
بر 35 پوند وزن دارد به قلابها آويزان كنم ، هميشه دستهايم متورم و درد
آلود است " .
اين مقاله سپس درد دلها و تشويش و اضطرابهای خانم ديگری را بازگو
می‏كند كه شوهرش يك ملوان نيروی دريائی است و اخيرا دريا سالار تصميم‏
گرفته است تعدادی زن را در كشتی مردان به كار بگمارد . می‏نويسد : " در
اين ميان نيروی دريائی يك كشتی را با 40 زن و 480 ملوان مرد به مأموريت‏
فرستاد . اما وقتی اين كشتی پس از اولين سفر دريائی " مختلط " خود به‏
بندر بازگشت ترس و وحشت همسران ملوان‏ها مورد تأييد قرار گرفت . زيرا
به زودی معلوم شد كه نه تنها داستانهای عشقی زيادی در كشتی اتفاق افتاده‏
، بلكه اغلب زنان به جای يك نفر با چند نفر آميزش جنسی داشته‏اند " .
می‏نويسد : " در ايالت فلوريدا ، نگرانی بعد از آزادی ، گريبانگير
زنان " بيوه " گرديده است . زيرا يكی از قضاه اين ايالت به نام "
توماس تستا " اخيرا قانونی را كه برای زنان بيوه تا 500 دلار بخشودگی‏
مالياتی در نظر گرفته بود غير قانونی اعلام كرده است و اظهار می‏دارد كه‏
اين قانون تبعيضی عليه مردان به شمار می‏رود " .
آنگاه اضافه می‏كند : " خانم مك دانيل در دستهايش احساس سوزش می‏كند
، خانم استون ( آنكه شوهرش ملوان بود ) دچار تشويش و اضطراب گرديده‏
است . زنان بيوه ايالت فلوريدا جريمه نقدی شده‏اند و سايرين هم هر يك‏
به سهم خود طعم