شوهر دادن قبل از تولد
در آخرين حجی كه پيغمبر اكرم انجام داد ، يكروز در حالی كه سواره بود و تازيانهای در دست داشت ، مردی سر راه بر آنحضرت گرفت و گفت : - شكايتی دارم . - بگو . - در سالها پيش در دوران جاهليت ، من و طارق بن مرقع در يكی از جنگلها شركت كرده بوديم . طارق وسط كار احتياج به نيزهای پيدا كرد . فرياد برآورد كيست كه نيزهای بمن برساند و پاداش آنرا از من بگيرد ؟ من جلو رفتم و گفتم چه پاداش ميدهی ؟ گفت قول ميدهم اولين دختری كه پيدا كنم برای تو بزرگ كنم . من قبول كردم و نيزه خود را به او دادم . قضيه گذشت . سالها سپری شد . اخيرا بفكر افتادم و اطلاع پيدا كردم او دختردار شده و دختر رسيدهای در خانه دارد . رفتم و قصه را بياد او آوردم