بخاطر اينكه اين سنت اسلامی ، متروك و فراموش نشود آنرا ترغيب و تشويق‏
فراوان كردند . امام جعفر صادق ( ع ) ميفرمود يكی از موضوعاتی كه من هرگز
در بيان آن تقيه نخواهم كرد موضوع متعه است .
و اينجا بود كه يك مصلحت و حكمت ثانوی با حكمت اولی تشريع نكاح‏
منقطع توأم شد و آن كوشش در احياء يك " سنت متروكه " است . بنظر
اين بنده آنجا كه ائمه اطهار مردان زن دار را از اين كار منع كرده‏اند به‏
اعتبار حكمت اولی اين قانون است خواسته‏اند بگويند اين قانون برای‏
مردانی كه احتياجی ندارند وضع نشده است . همچنان كه امام كاظم عليه‏
السلام به علی بن يقطين فرمود :
" تو را با نكاح متعه چه كار و حال آنكه خداوند تو را از آن بی نياز
كرده است " .
و به ديگری فرمود :
" اين كار برای كسی روا است كه خداوند او را با داشتن همسری از
اينكار بی نياز نكرده است . و اما كسی كه دارای همسر است ، فقط هنگامی‏
ميتواند دست باين كار بزند كه دسترسی بهمسر خود نداشته باشد " .
و اما آنجا كه عموم افراد را ترغيب و تشويق كرده‏اند بخاطر حكمت ثانوی‏
آن يعنی " احياء سنت متروكه " بوده است . زيرا تنها ترغيب و تشويق‏
نيازمندان برای احياء اين سنت متروكه كافی نبوده است .
اين مطلب را بطور وضوح از اخبار و روايات شيعه ميتوان استفاده كرد .
بهر حال آنچه مسلم است اين است كه هرگز منظور و مقصود قانون گذار اول‏
از وضع و تشريع اين قانون و منظور ائمه اطهار از ترغيب و تشويق به آن‏
اين نبوده است كه وسيله هوسرانی و