يا تمام حقوق و وظائف را بخوبی و شايستگی انجام دهد ( امساك بمعروف -
نگهداری به شايستگی ) و يا علقه زوجيت را قطع و زن را رها نمايد ( تسريح‏
باحسان - رها كردن به نيكی ) . شق سوم يعنی اينكه زن را طلاق ندهد و بخوبی‏
و شايستگی هم از او نگهداری نكند ، از نظر اسلام وجود ندارد . جمله "
« و لا تمسكوهن ضرارا لتعتدوا غ" همان شق سوم را نفی ميكند. و بعيد نيست‏
كه جمله فوق مفهوم اعمی داشته باشد ، هم شامل مواردی بشود كه زوج عمدا و
تقصيرا زندگی را بر زن سخت و زيان آور می‏كند ، و هم شامل مواردی بشود كه‏
هر چند زوج تقصير و عمدی ندارد ولی بهر حال نگهداری زن جز زيان و ضرر
برای زن چيزی نيست .
اين آيات هر چند در مورد عده و رجوع و عدم رجوع مرد وارد شده و تكليف‏
مرد را روشن می‏كند كه رجوع او بايد بر پايه اساسی باشد ، به خاطر اين‏
باشد كه بخواهد از زن بشايستگی نگهداری كند ، نه بخاطر اينكه بخواهد زن‏
بيچاره را اذيت كند ، اما اختصاص باين مورد ندارد ، يك اصل كلی است و
حقوق زوجيت را در همه وقت و همه حال بيان ميكند . يعنی زوج بطور كلی در
زندگی بايد يكی از دو راه گذشته را انتخاب كند و راه سومی برايش وجود
ندارد .
بعضی از فقها از همين جا دچار لغزش شده خيال كرده‏اند اين آيات مخصوص‏
مردانی است كه می‏خواهند در عده رجوع كنند . خير ، اين آيات تكليف همه‏
مردان را در هر حال در برابر همسرشان روشن ميكند . دليل ما بر اين مطلب‏
، گذشته از سياق آيات اينست كه ائمه اطهار باين آيات در غير مورد عده‏
نيز استدلال و استشهاد كرده‏اند . مثل اينكه امام باقر ( ع ) فرمود : ايلا
كننده