و استعداد انقلابی شدن داشته است بر خلاف روحانيت سنی . روحانيت شيعه‏
عملا بر تز ماركس خط بطلان كشيده كه می‏گويد : مثلث دين و دولت و سرمايه‏
همواره در طول تاريخ با يكديگر همدست و همكار بوده و طبقه‏ای را در مقابل‏
توده تشكيل می‏داده‏اند و سه عامل از خود بيگانگی خلق به شمار می‏روند .
ما در مقاله " مشكل اساسی در سازمان روحانيت " ( 1 ) يك بررسی‏
مختصر در باره روحانيت شيعه و روحانيت سنی به عمل آورديم و به نقاط
قوت و نقاط ضعف هر كدام اشاره كرديم ، و گرچه اميدوار به اينكه‏
روحانيت سنی بتواند بر ضعف خود پيروز شود نيستيم ، اما اظهار اميدواری‏
كرده و آرزو كرديم كه روحانيت شيعه بر نقطه ضعف خود پيروز شود و اين‏
آرزو را قريب الوقوع دانسته‏ايم . فكر می‏كنم اكنون كه در حدود پانزده سال‏
از آن می‏گذرد شرائط مساعدتری برای غلبه بر آن نقطه ضعف پديد آمده باشد .
در عين حال ، از نظر انديشه اصلاحی و طرح اصلاحی ، در جهان شيعه نيز
شخصيتهائی ظهور كرده اند كه انديشه‏های اصلاحی در بعضی زمينه ها داشته‏اند .
مرحوم آيةالله بروجردی و علامه شيخ محمد حسين كاشف الغطاء و علامه سيد
محسن عاملی و علامه سيد شرف الدين عاملی و بالخصوص علامه نائينی را از
اين نظر نبايد از نظر دور داشت . شايسته است اهل نظر انديشه های اصلاحی‏
اين شخصيتها را هر چند محدود به زمينه‏ای خاص است ،

پاورقی :
. 1 رجوع شود به كتاب " ده گفتار " نوشته مرتضی مطهری ، گفتار دهم .