بديهی است كه وسيله افرادی كه علاوه بر شرائط عمومی رهبری ، واقعا اسلام‏
شناس باشند و با اهداف و فلسفه اخلاقی و اجتماعی و سياسی و معنوی اسلام‏
كاملا آشنا باشند ، به جهان بينی اسلام ، يعنی بينش و نوع ديد اسلام در
باره هستی و خلقت و مبدأ و خالق هستی و جهت و ضرورت هستی ، و ديد و
بينش اسلام در باره انسان و جامعه انسانی كاملا آگاه باشند ، ايدئولوژی‏
اسلام را يعنی طرح اسلام را در باره اينكه انسان چگونه بايد باشد و چگونه‏
بايد زيست نمايد و چگونه بايد خود را و جامعه خود را بسازد و چگونه به‏
حركت خود ادامه دهد و با چه چيزها بايد نبرد كند و بستيزد و خلاصه چه‏
راهی را انتخاب كند و چگونه برود و چگونه بسازد و چگونه زيست نمايد و .
. . درك نمايد .
بديهی است ، افرادی می‏توانند عهده دار چنين رهبری بشوند كه در متن‏
فرهنگ اسلامی پرورش يافته باشند ، و با قرآن و سنت و فقه و معارف‏
اسلامی آشنائی كامل داشته باشند و از اينرو تنها روحانيت است كه می‏تواند
نهضت اسلامی را رهبری نمايد .
در حدود يك سال و هشت ماه پيش ، يعنی در شب دوازدهم محرم / 97 به‏
مجلسی دعوت شدم كه جمعی از آقايان و خانمهای مسلمان حضور داشتند . قبلا
پيش بينی نمی‏كردم كه به چنين مجلسی دعوت شده‏ام . می‏پنداشتم به جلسه‏ای‏
خصوصی مركب از سه چهار نفر از دوستان خصوصی بايد بروم . در آن جلسه سه‏
چهار نفر از صاحبنظران و متفكران اسلامی هم حضور داشتند كه اكنون برخی از
آنها در خارج ايران به سر می‏برند و برخی در تبعيدند و برخی به رحمت حق‏
پيوسته‏اند .