است : دنيا خانه‏ای است كه محفوف است به شدائد و سختيها . امنيت‏
هميشگی در اينجا وجود ندارد . عيش و خوشی و لذتی كه در اينجا هست عيش‏
و خوشی و لذت واقعی نيست . مردمی كه در اينجا هستند حكم نشانه‏هايی‏
هستند كه از اطراف تيرهای بلايا به سوی آنها پرتاب می‏شود . همين‏طور جمله‏
جمله حضرت می‏گويند تا بعد وارد وضع مردن و بعد از مردن و عالم اموات و
بعد عالم قيامت می‏شوند . يكدفعه در آخر كلام كه واقعا كلام زيبايی است (
1 ) يك آيه قرآن می‏آورد . در اين آيه قرآن هيچيك از آن نوع تشبيهاتی كه‏
اميرالمؤمنين در كلام خودش به كار برده وجود ندارد ولی به قدری تفاوت‏
است ميان اين آيه قرآن و تمام اين جمله‏های ا ميرالمؤمنين البته چون پای‏
قرآن است جسارت به اميرالمؤمنين نيست كه آبروی تمام كلمات
اميرالمؤمنين را می‏برد . اينها را می‏گويد و می‏گويد ، در آخرش می‏گويد :
" « هنالك تبلوا كل نفس ما اسلفت و ردوا الی الله موليهم الحق و ضل‏
عنهم ما كانوا يفترون »" ( 2 ) . فعلا به معنی‏اش كار نداشته باشيد ،
اين الفاظ را كه الان می‏خوانم ، الفاظ نهج‏البلاغه را ببينيد چه شكل است ،
لفظ قرآن را ببينيد چه شكل است . وقتی الفاظ نهج‏البلاغه را پهلوی قرآن‏
می‏گذاريم مثل اين است كه انسان با اتومبيل در جاده‏ای حركت می‏كند می‏بيند
نشيب و فراز دارد ، يكدفعه روی آسفالت جديد قرار می‏گيرد می‏بيند اتومبيل‏
روی يك خط هموار حركت می‏كند و كوچكترين نشيب و فرازی ندارد : " « دار
بالبلاء محفوفة و بالغدر معروفة ، لا تدوم احوالها و لا تسلم نزالها . . .
العيش فيها مذموم » " تا آخر ، آنگاه می‏گويد : " هنا لك تبلوا كل‏
لعيش فيها مذموم » " تا آخر ، آنگاه می‏گويد : " « هنا لك تبلوا كل‏²
نفس ما اسلفت و ردوا الی الله موليهم الحق و ضل عنهم ما كانوا يفترون
" يك انسجام عجيب ! من ديدم اينقدر تفاوت است ميان اين جمله و آن‏
جمله كه از زمين تا آسمان . نه تنها تفاوت است ميان كلمات قرآن و
جمله‏های اميرالمؤمنين ، با جمله‏های خود پيغمبر هم همين‏طور است ، يعنی هر
جا پيغمبر خودش خطبه خوانده مثل خطبه اميرالمؤمنين است ، هيچ فرق‏
نمی‏كند . " « تبلوا كل نفس ما اسلفت »" هر نفسی آنچه را كه پيش‏
فرستاده است آزمايش می‏كند ، می‏بيند . اين تشبيه نيست ، عين حقيقت‏
است ، نه اينكه تشبيه می‏كند اين را به كسی كه چيزی را پيش فرستاده . هر
نفسی هر چه را كه پيش فرستاده

پاورقی :
. 1 به قدری اين كلام اوج می‏گيرد از جنبه فصاحت و بلاغت كه اصلا روح‏
انسان را جذب می‏كند و انسان دلش می‏خواهد اين كلام را حفظ و هميشه با
خودش تكرار كند .
. 2 يونس / . 30