رسيده كه يك نفر در نقطهای دارد حرف میزند و در جای ديگر دارد نشان
میدهد . قضيه گذشت . ما با همين حالت سياه و كدر خودمان رفتيم پيش
طبيب و نسخه گرفتيم ، تا رفتم كربلا . اين حالت برای من بود . روزی من
رفتم حرم متوسل بشوم . اينقدر تيره و تاريك بودم كه اصلا ديدم حالت حرم
رفتن هم ندارم . در صحن نشستم . پيش از ظهر بود . نيم ساعتی نشستم و يك
وقت ديدم مثل اينكه هوا ابر باشد بعد ابرها عقب برود ، حالم باز شد .
وقتی باز شد رفتم به حرم مشرف شدم و بعد رفتم خانه . هنگام عصر يك نفر
( كه او را میشناخت و به او معتقد بود و میگفت در بغداد كاسبی میكند )
با ماشين خودش آمد به كربلا و به من گفت تو امروز پيش از ظهر چرا
اينقدر حالت بد بود ، چرا اينقدر مكدر بودی ؟ من در آنجا چون ديدم تو
خيلی مكدر هستی رفتم حرم كاظمين متوسل شدم كه خداوند اين حالت كدورت را
از تو برطرف كند ( من شك ندارم كه چنين قضيهای واقع شده ) . بعد من
آنجا گفتم سبحان الله ، من در روی جسر بغداد تعجبم از اين بود كه اين بشر
به كجا رسيده است كه يك بشری در يك جايی ايستاده و حرف میزند و عكس
و صدايش در نقطه ديگری منعكس میشود . اين كه از آن مهمتر است كه من در
صحن كربلا نشستهام و در حالی كه مكدر هستم يك آدم عادی بدون اسباب و
ابزار و وسائل در بغداد مرا اين جور میبيند و حالت من را اين جور شهود
میكند ، بعد میرود و موجبات رفعش را فراهم میكند .
در اينكه اين جور چيزها برای افراد بشر پيدا میشود و حالاتی اينچنين
وجود دارد از نظر شخص من ترديد نيست و اگر كسی بخواهد در اين قضيه
ايمان پيدا كند يا بايد خودش مدتی در اين دنيا وارد بشود بعد ببيند كه
چنين آثاری شهود میكند يا نمیكند ، يا لااقل با افرادی كه در اين دنيا
وارد هستند معاشرت كند و آن افراد را آنچنان صادق القول بداند كه وقتی
آنها قضيهای را نقل میكنند در صحت گفتار آنها ترديد نكند . ايشان ( علامه
طباطبائی ) خودشان از كسانی هستند كه در اين مسأله ترديد ندارند كه اگر
كسی مدتی در دنيای به اصطلاح درون گرايی برود چنين حالاتی [ برای او ] رخ
میدهند و خيال هم نمیكنم امروز در اين جهت ترديد باشد . در اينكه چنين
حالاتی پيدا میشود ترديد نيست ، منتها اين جور توجيه میكنند ، میگويند
اين از همان درون خودش سرچشمه میگيرد ، برايش ريشهای در ماوراء روح و
نفس خودش قائل نيستند ، والا نمیگويند تمام كسانی كه اين ادعاها را
میكنند دروغ میگويند ، و حتی شما میبينيد كه در قضاوتهايی كه اروپاييها
در عصر اخير راجع به رسول اكرم
|