پاورقی : . 1 حديد / . 25
آنوقت عقل میگويد برو دنبال آن . من نگفتم كه بشر چون عقلش ضعيف است
، ناقص العقل است ، چون عقل خودش نمیرسد ، افراد ديگری بايد بيايند كه
عقلشان كاملتر از او باشد . ما میگوييم عقل بشر از نظر علمی هميشه انسان
را هدايت میكند به منفعت و مصلحت خودش . مادام كه ايمان به يك اصولی
در كار نباشد عقل آدم [ جز به منافع شخصی حكم نمیكند ] . آنهايی هم كه
منفعت طلب هستند در دنيا ، عقلشان كمتر از ديگران نيست بلكه شايد
بيشتر است . اين منفعت پرست های دنيا كه يك دنيا را فدای خودشان
میكنند ، اينها يعنی عقلشان نمیرسد ، مردم احمق و كوتاه فكری هستند ؟ نه
، آنها هم مثل ما ملزمند كه به آنچه خير خودشان را در آن تشخيص میدهند
عمل كنند ولی آنها چون به مافوق منافع فردی ايمان ندارند ، مصالح خودشان
را در همين منافع خودشان میدانند . اما اگر يك ايمانی پيدا شد به يك
مصلحت بالاتر كه اين منفعت در مقابل آن مصلحت ، كوچكتر بود آنوقت عقل
هم آن را تأييد میكند . پس دو قوه است : قوه ايمان و قوه عقل .
و ثانيا اين مسأله كه عرض كردم ، مسأله نياز ، خود قرآن مگر همين را
ذكر نمی كند ؟ ( ما يك آيه قرآن را كه نبايد در نظر بگيريم و ساير آيات
را فراموش كنيم ) : " « لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم
الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط »" ( 1 ) میگويد ما پيغمبران را
فرستاديم برای اينكه عدالت به وسيله آنها اجرا بشود . اگر بشر خودش
نيازی به عدالت ندارد خدا كار لغوی كرده ! اين آيه نشان میدهد كه بشر
نياز دارد به عدالت يا نه ؟ آيا آيه نشان میدهند كه اگر آنها نبودند
عدالتی نبود ، يا میگويد نه ، ديگران هم اين كار را میكردند معذلك ما
پيغمبران را فرستاديم ؟ پس خود آيه اصلا نشان میدهد كه بشر نيازی به
عدالت دارد و نشان میدهد فقط پيامبران هستند كه اين نياز را بر میآورند
. پس چطور میتوانيم بگوييم چنين مسألهای در قرآن نيست ؟ خودتان هم
میفرماييد كه قرآن مسأله هدايت را مطرح كرده . وقتی كه قرآن پيغمبران را
به عنوان هادی و راهنما معرفی میكند تازه دليل بر آن چيزی است كه حتی ما
نگفتيم و آن اين است كه معلوم میشود وراء منطقهای كه عقل هدايت میكند
هنوز منطقهای هست كه پيغمبران به آن منطقه هدايت میكنند ، يك هدايت
ماوراء و بالاتر از هدايت عقلی . ما كه هدايت عقل را تخطئه نمیكنيم ،
همينطور كه كسی كه قائل به
پاورقی : . 1 حديد / . 25 |