بايد جزو مفاخر او شمرد اين است كه به همين نكته پی برد كه اشتباه علماء
و فلاسفه بيشتر در اين است كه در قضاوت خودشان عجله می‏كنند . وقتی‏
می‏خواهند به ماده‏ای استناد كنند ، قبل از آنكه آن ماده آنچنان برايشان‏
روشن باشد كه راه احتمال مخالف به كلی مسدود باشد ، لاقيدی به خرج می‏دهند
، همين قدر كه يك مطلب در ذهنشان كمی روشن شد كافی می‏دانند و فورا آن‏
را پايه فكر قرار می‏دهند ، و لهذا در اولين قاعده از چهار قاعده فكری‏
خودش گفت : من پس از اين تا چيزی برايم روشن نباشد ، آنچنان روشنايی‏ای‏
كه هر كاری بخواهم بكنم كه در آن شك بكنم نتوانم شك بكنم و راه احتمال‏
خلاف بر من بسته باشد ، آن فكر را نمی‏پذيرم . بعد دو سه قاعده ديگر گفت‏
كه دنبال اين يك قاعده است ، و بعد گفت بنابراين من مسائل را تحليل‏
می‏كنم يعنی تجزيه می‏كنم تا بتوانم اجزايش را يك به يك بررسی كنم ببينم‏
روی آنها يقين دارم يا احتمال خلاف می‏دهم . بعد از تحليل باز تركيب‏
می‏كنم . در تركيب هم مراقبت می‏كنم كه روی اصول صحيحی تركيب بشود . بعد
استقصا می‏كنم كه چيزی از نظر من دور نمانده باشد و . . . ، ولی ريشه‏اش‏
همان يكی است .
اين را هم عرض بكنم كه علمای جديد نتوانسته‏اند برای منطق ماده مثل‏
منطق صورت قاعده درست كنند وشايد هرگز قاعده‏پذير هم نباشد ، يعنی فقط
يك نوع تذكرات است : آقای بيكن تذكر می‏دهد كه بدان بشر در معرض اين‏
خطا هست ، پس اين خطا را نكن . هواهای نفسانی در فكر و عقيده تأثير
دارد ، گاهی آنچه كه تو می‏گويی زبان هوای نفست است نه زبان فكر و عقلت‏
، متوجهش باش . متوجه بت بازار باش ، اين چيزی كه می‏گويی تلقين‏
اجتماع است نه فكر عقل تو ، پس مواظبش باش . آنچه كه می‏گويی فكر تو
نيست ، تحت تأثير اكابر و اسلاف قرار گرفته‏ای و مطلب را قبول كرده‏ای ،
اگر عظمت آنها را دور بريزی می‏بينی يقين نداری ، پس مواظبش باش .

منشأهای خطای ذهن از نظر قرآن

. 1 پيروی از ظن و گمان

و من خودم وقتی كه ديدم تمام آنچه كه اينها می‏گويند در قرآن وجود دارد
، خدا می‏داند حيرت كردم . مثلا اين [ مطلب كه عرض می‏كنم ] منطق ماده در
قرآن است .