امتناع كردند ، چهار زن آمدند آنجا برای اينكه به او كمك بدهند . پرسيد
: تو كی هستی ؟ يكی گفت : من حوا هستم ، ديگری گفت : من آسيه هستم ،
ديگری گفت : من مريم هستم و . . . اينها همان تجلی كردن و ظاهر شدن‏
روحهاست با بدنهای مثالی در اين دنيای مادی ، كه اگر حرف علمای ارواح‏
كه امروز ادعا می‏كنند راست باشد ، اين يك تأييد علمی است بر آن چيزی‏
كه اوليای دين يا اوليای عرفان و مكاشفه گفته‏اند .
اشخاصی مثل مرحوم فيض كاشانی معتقدند رجعتی كه در آينده خواهد شد ، نه‏
اين است كه مرده‏ها از قبر زنده می‏شوند ، بلكه معنايش اين است كه در
يك وضع خاصی عده‏ای از ارواح به همين شكلی كه عرض كردم در اين دنيا ظاهر
می‏شوند . افرادی مثل مرحوم شاه آبادی ( كه در تهران بود و مرد با ذوقی‏
بود ) و بعضی افراد ديگر معتقدند بسياری از موارد كه در قرآن نام ملائكه‏
آمده ، اينها همان ارواح‏اند نه ملائكه‏ای كه از سنخ انسان نبوده‏اند . مثلا
قرآن تصريح می‏كند كه در جنگ بدر يا جنگهای ديگر گروهی از ملائكه به نصرت‏
مؤمنين آمدند . عده‏ای اين طور می‏گويند و به نظر من حرفشان درست است (
قرآن هيچ وقت قول نداده ملائكه را تعريف كند و بگويد چيست . ملائكه در
قرآن گاهی اساسا با قوای طبيعت تطبيق می‏شود ، گاهی شامل يك ملك مقرب‏
مثل جبرئيل می‏شود ، و گاهی موجوداتی است در همين دنيا كه از چشم ما مخفی‏
است ، به قول امروزيها دو بعدی يا شش بعدی و هفت بعدی است كه ما
نمی‏دانيم ، و احيانا به ارواحی كه در اين دنيا ظاهر می‏شوند اطلاق می‏شود )
. عقيده عده‏ای اين است كه در جنگ بدر آن ملائكه‏ای كه قرآن می‏گويد چهار
هزار ملائكه آمدند كه شما را ياری كنند كه ياری شان هم به تعبير قرآن فقط
برای تقويت قلب بود نه ياری عملی اينها انسانهايی بودند كه آنها را
رجعت داده بودند اما رجعت به اين معنا ، يعنی آنهايی بودند كه از
دنيايی ديگر در اين دنيا ظاهر شده بودند .
بنابر اين ، مسأله رجعت با مسأله قيامت فرق می‏كند . اولا خود مسأله‏
رجعت يك مسأله صد در صد قطعی نيست مثل قيامت . ثانيا كيفيت رجعت با
كيفيت قيامت فرق می‏كند ، چون در كيفيت قيامت در قرآن تصريح شده كه‏
حشر از قبور می‏شود ولی ما در باب رجعت چنين حرفی را نداريم . بعيد
نيست كه به اين شكل باشد .
- بين اين آيه : " « و من ورائهم برزخ الی يوم يبعثون »" و اينكه به‏
آن مؤمن آل ياسين فرمود :