خارج عربستان كه اين بتها نبودند ، يهوديها و نصرانيها بودند ، مجوسی‏ها
بودند ، آنها كه بت هبل نمی‏پرستيدند . قرآن خطاب به آنها می‏گويد :
²يا اهل الكتاب تعالوا الی كلمة سواء بيننا و بينكم غ. بيائيد همه ما به‏
سوی يك سخن و حقيقت برويم ، حقيقتی كه مساوی است ميان ما و شما ، يعنی‏
نه از مای بخصوص است و نه از شمای بخصوص ، نه اختصاص دارد به ما و نه‏
تعلق دارد به شما . همه بيائيد جمع شويم و برويم به سوی حقيقتی كه نه به‏
ما اختصاص دارد و نه به شما ، نسبت مساوی دارد با ما و با شما . آن‏
چيست ؟ « الا نعبد الا الله ». غير از خدا هيچ چيزی را پرستش نكنيم ،
فقط خدا را پرستش بكنيم . در مقابل غير خدا هر چه هست ، كرنش و تواضع‏
نكنيم ، گردن كج نكنيم . ما همه بشريم ، همه انسانيم ، همه چيز برای‏
انسان آفريده شده است ، و انسان برای خدا در مقابل غير خدا نبايد فروتنی‏
بكند ، مگر به امر خدا . « و لا نشرك به شيئا »[ و چيزی را شريك خدا
قرار ندهيم ] . « و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله »( 1 ) . ديگر
اينكه چون ما همه افراد بشر هستيم ، بعضی از افراد ما بعضی افراد ديگر را
به عنوان رب خود و صاحب اختيار خود نگيرند ، همه افراد بشر مساوی باشيم‏
، خدايی را كه خدای همه است پرستش بكنيم و همه ما نسبت به يكديگر
متساوی باشيم .
« و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله ». اين هدف كه آن را قرآن‏
به بشر می‏دهد ، آيا می‏تواند از هدفهايی باشد كه محدود به زمان و مكان‏
معين است ؟ امروز هم كه هزار و چهارصد سال از نزول اين آيه می‏گذرد همان‏
اندازه نو است كه در هزار و چهارصد سال پيش نو بود ، همان اندازه نجات‏
بخش است كه در هزار و چهارصد سال پيش نجات بخش بود ، همان اندازه‏
بشر امروز به

پاورقی :
. 1 سوره آل عمران ، آيه . 64