نداشت ، مرگ و ميرهای طبيعی خود به خود جمعيت را كم می‏كرد ، ولی حالا
اينطور نيست .
اينجا كليسا پای خود را در ميان نهاده است و می‏گويد دخالت كردن افراد
بشر در اين كار دخالت كردن در كار خدا است ، مرگ و مير و زاد و ولد
كار خداست و كسی حق ندارد در كار خدا مداخله بكند ، كسی حق ندارد مثلا با
قرصهای ضد آبستنی جلوی توليد نسل را بگيرد . با هر وسيله‏ای كه جلوی توليد
نسل را بخواهند بگيرند كليسا مخالفت می‏كند و اين را يك گناه بزرگ‏
می‏داند .
اينجاست كه می‏گويند تضاد بين دستور دينی از يك طرف ، و ضرورت زندگی‏
اجتماعی بشر از طرف ديگر پيدا می‏شود ، و اينجا است كه گاهی دليل‏
می‏آورند كه هر قانونی و لو قانون آسمانی بنابر مقتضيات زمان بايد تغيير
كند ، و گاهی آن را به عنوان جنگ ميان دين و علم مطرح می‏كنند .
ولی از نظر ما مسلمانها اين مسأله اساسا مطرح نيست ، يعنی اسلام اساسا
چنين دستوری ندارد و پايه اين فكر از نظر اسلام غلط است . كار خدا است‏
يعنی چه ؟ البته همه چيز در دنيا كار خدا است و ما هم بنده خدا هستيم .
مگر گياهها كه از زمين می‏رويند به اذن و اجازه خدا نمی‏رويند ؟ مگر شما كه‏
فرضا كشاورز هستيد و امسال اين قسمت زمين را كشت و كار می‏كنيد و سال‏
ديگر قسمت ديگر را ، امسال گندم و سال ديگر جو می‏كاريد و سال بعد چغندر
، در كار خدا مداخله كرده‏ايد كه مثلا امسال اين زمين و سال بعد آن زمين را
می‏كاريد و يا در نوع بذر به دلخواه خودتان رفتار می‏كنيد ؟ كار خدا اينست‏
كه جهانی به اين عظمت آفريده است و آن را با قوانين محكم و لا يزال خود
به گردش آورده است . محال است كه بشر بتواند در كار خدا مداخله كند ،
يعنی آفريننده و گرداننده جهان بشود . بشر و فكر و اراده و نبوغ‏