عقب نمی‏مانی بلكه جلو می‏افتی . اگر كسی از مزايای اين برق و بلندگو و
ضبط صوت و ماشين چاپ و اتومبيل و هواپيما استفاده نكند واقعا در زندگی‏
عقب مانده است ، اما اگر يك آدمی در دنيا باشد كه در عمرش يك بار هم‏
نرقصيده باشد ، يك بار هم لاك به ناخن خودش نزده باشد ، يك بار هم عرق‏
نخورده باشد و بد مستی نكرده باشد ، يك بار هم پوكر نزده باشد ، همانطور
كه بزرگان بشريت امروز امثال پاستور شايد يك بار هم به عمر خود نرقصيده‏
باشند [ نه تنها در زندگی عقب نمانده است بلكه جلو نيز افتاده است ] .
آيا پاستور از آن جهت پاستور است كه رقصيده است ؟ و آيا اينشتين از آن‏
جهت اينشتين است كه رقصيده است يا مست كرده و عربده كشيده است ؟ خير
. آيا اگر كسی در دنيا طبق دستور اسلام عالم باشد ، متفكر باشد ، باتقوا
باشد ، عفاف داشته باشد ، راستگو باشد ، نمازش را بخواند ، روزه‏اش را
بگيرد ، حج برود ، خمس و زكات بدهد ولی در عمرش اين چيزها را نداشته‏
باشد ، آيا اينچنين شخصی نمی‏تواند جزء انسانهای درجه اول دنيا باشد ؟
بالضروره می‏تواند باشد . پس اينها جزء مقتضيات زمان نيست بلكه جزء
مقتضيات هوسهای يك عده مردم بوالهوس است . هر جا كه می‏بينيد اسلام‏
ايستاده است و به اصطلاح چراغ قرمز زده است ، قطعا جلوی مقتضيات زمان‏
نايستاده است بلكه جلوی هوسها ايستاده است ، و اين بيچاره‏ها نمی‏توانند
اين دو را از يكديگر تشخيص بدهند .