پس يك مطلب ما در اينجا اين بود كه چرا بعد از شريعت ختميه ، نبوت‏
به طور كلی ختم شد ؟ جواب همين بود كه عرض كردم ، بستگی دارد به ظهور
علم و دانش و به قول امروز به ظهور تمدن به حدی كه بتواند ارث الهی‏
خودش را حفظ كند ، درباره آن تحقيق و مطالعه كند ، تفسير بنويسد .
چهارده قرن است قرآن كريم پيدا شده است و در تمام اين چهارده قرن هميشه‏
بوده‏اند طبقاتی كه كارشان مطالعه روی اين كتاب مقدس بوده است ، هيچكس‏
نمی‏تواند احصاء بكند كه مجموعا تفاسيری كه راجع به قرآن مجيد نوشته شده‏
است چقدر است . خدا می‏داند در همين زمان خودمان و در عصر حاضر چقدر
تفسير است كه مشغول نوشتن آن هستند . اينها همان كاری را می‏كنند كه‏
انبيای گذشته در تبليغ شرايع ديگر می‏كردند .
از اينجا [ پاسخ ] يكی از شبهه‏هايی كه بعضی از اهل بدع كرده‏اند روشن‏
می‏شود . يكی از حرفهای مفتی كه می‏زنند اينست كه می‏گويند قرآن [ ( خاتم‏
النبيين ) ] فرموده و نگفته كه [ ( خاتم الرسل ) ] است ، خاتم انبياء
است نه خاتم رسل ، بعد از آن پيغمبر نبی نخواهد آمد ولی رسول چطور ؟ چه‏
مانعی دارد كه رسول بيايد .
قبل از اينكه اين را بگويم ، يك حكايتی برايتان عرض می‏كنم . می‏گويند
وقتی زنی پيدا شد و ادعای نبوت كرد . او را نزد خليفه وقت آوردند و
گفتند چنانچه تو چنين ادعائی بكنی مرتد و كافر هستی . گفت مگر چه حرفی‏
گفته‏ام ؟ گفتند تو ادعای نبوت می‏كنی ؟ گفت بلی . گفتند : مگر تو
نمی‏دانی كه پيغمبر فرمود : « لا نبی بعدی » . گفت : بله قبول دارم اما
پيغمبر فرموده : « لانبی بعدی » ولی او كه نفرموده است : لا نبية بعدی .
نبی مذكر است و پيغمبر فرموده است بعد از من پيغمبر مذكر نخواهد آمد .