كننده اختلاف باشد . از اينجا شما خودتان می‏فهميد اينجا تقديری است و به‏
اين شكل می‏شود كه :
همه مردم در يك زمانی امت واحد بودند ، هيچ اختلافی نبود ، بعد در
آنها اختلاف پيدا شد ، و چون در آنها اختلاف پيدا شده خدا قانون و كتاب‏
برای آنها نازل كرد تا كتاب حل كننده اختلافات مردم در زندگی باشد .
برهه‏ای از زمان بر بشر گذشته است كه كتاب و قانون نداشته است و
احتياجی هم به قانون نداشته است . بعد اختلاف پيدا می‏شود . اختلاف چرا ؟
عرض كرديم كه در ابتدا موضوع اختلاف در ميان نبود ، بعد كه بشر كم كم‏
زندگيش توسعه پيدا كرد و بنا گذاشت از مزايای زندگی برای خودش استفاده‏
بكند و بگيرد ، طبيعتا بعضی قوی‏تر بودند و برخی ضعيف‏تر ، قوی ترها بيشتر
گرفتند و ضعيف ترها محروم ماندند ، و قويها ضعيفها را استخدام می‏كردند .
اختلافات از اينجا پيدا شد . چون در روابط مردم كه قبلا مثل يك خانواده‏
زندگی می‏كردند اين اختلافات و بيگانگيها پيدا شد ، قانون عادلانه آمد ميان‏
مردم ، و گفت خير ، قوی حق ندارد حق ضعيف را بخورد ، قوی حقی دارد ،
ضعيف حقی دارد ، بزرگ چنين ، كوچك چنين عدالت چنين .
يك آيه ديگر در قرآن هست : « شرع لكم من الدين ما وصی به نوحا »(1).
از اين آيه معلوم می‏شود كه اولين شريعت و قانون و كتابی كه در دنيا
نازل شده مال نوح بوده . اگر دو آيه را جمع كنيد ، بعثت حضرت نوح مقارن‏
است با آن دوره‏ای كه از نظر تاريخ تمدن . اختلاف سطح در زندگی افراد بشر
پيدا شد ، و به عقيده امروزيها دوره‏ای كه زمان

پاورقی :
. 1 سوره شوری ، آيه . 13