بشتر نمی‏كند . اما گمان نمی‏كنم اين امر بتواند بهانه‏ای باشد كه ديگران را
رنج بدهيم تا به راه مفيدی قدم نهند ، زيرا غالبا نتيجه معكوس بخشد و
انسان را درهم می‏شكند . در اين مورد بهتر است خود را تسليم تصادفات‏
كنيم كه در سر راه ما پيش می‏آيد ( 1 " .
چنانكه می‏دانيم در تعليمات اسلامی به آثار و فوائد مصائب و بلايا زياد
اشاره شده و نشانه‏ای از لطف خدا معرفی شده است ، اما به هيچوجه به كسی‏
اجازه داده نشده است كه به اين بهانه مصيبتی برای خود و يا برای ديگران‏
به وجود آورد .
به علاوه ، تفاوتی ميان عشق و مصيبت هست ، و آن اينكه عشق بيش از هر
عامل ديگری " ضد عقل " است ، هر جا پا گذاشت عقل را از مسند حكومتش‏
معزول می‏كند . اينست كه عقل و عشق در ادبيات عرفانی به عنوان دو رقيب‏
معرفی می‏گردند . رقابت فيلسوفان با عرفا كه آنان به نيروی عقل ، و اينان‏
به نيروی عشق اتكاء و اعتماد دارند از همين جا سرچشمه می‏گيرد . در
ادبيات عرفانی همواره در اين ميدان رقابت ، عقل محكوم و مغلوب شناخته‏
شده است .
سعدی می‏گويد :
نيكخواهانم نصيحت می‏كنند
خشت بر دريا زدن بی‏حاصل است
شوق را بر صبر قوت غالب است
عقل را بر عشق دعوی باطل است

پاورقی :
1 - زناشوئی و اخلاق ، صفحه . 134