برگ كاهم در گفت ای تند باد
من چه دانم تا كجا خواهم فتاد ؟
گر هلالم ور بلالم می‏دوم
مقتدی بر آفتابت می‏شوم
ماه را با زفتی و زاری چكار
در پی خورشيد پويد سايه وار
عاشقان در سيل تند افتاده‏اند
بر قضای عشق دل بنهاده‏اند
همچو سنگ آسيا اندر مدار
روز و شب گردان و نالان بی‏قرار
نمونه ديگر : مورخين اسلامی يك حادثه معروف تاريخی را در صدر اسلام "
و غزوش الرجيع " و روز آن حادثه را " يوم الرجيع " می‏نامند . داستانی‏
شنيدنی و دلكش دارد .
عده‏ای از قبيله " عضل " و " قاره " كه ظاهرا با قريش همريشه‏
بوده‏اند و در نزديكيهای مكه سكنی داشته‏اند در سال سوم هجرت به حضور رسول‏
اكرم آمده اظهار داشتند :
" برخی از افراد قبيله ما اسلام اختيار كرده‏اند . گروهی از مسلمانان را
به ميان ما بفرست كه معنی دين را به ما بياموزانند ، قرآن را به ما
تعليم دهند و اصول و قوانين اسلام را به ما ياد بدهند " .
رسول اكرم شش نفر از اصحاب خويش را برای اين منظور همراه آنها
فرستاد و رياست گروه را بر عهده مردی به نام مرثد بن ابی