پاورقی : > دوران قدرت صاحبان بدعت از ميان رفت و ريسمانشان سست شد و سپس منقطع گشت و حزبی كه شيطان جمعشان كرده بود همدگر را خواندند تا جمعشان را متفرق كنند هم مسلكان ! آيا آنان در بدعتهايشان فقيه يا امام قابل اتباعی داشتند ؟ مكتب اخباريگری نيز - كه يك مكتب فقهی شيعی است و در قرنهای يازدهم و دوازدهم هجری به اوج قدرت خود رسيد و با مكتب ظاهريون و اهل حديث در اهل سنت بسيار نزديك است و از نظر سلوك فقهی هر دو مكتب سلوك واحدی دارند و تنها اختلافشان در احاديثی است كه بايد پيروی كرد - يك نوع انفكاك تعقل از تدين است . اخباريها كار عقل را به كلی تعطيل كردند و در مقام استخراج احكام اسلامی از متون آن ، درك عقل را از ارزش و حجيت انداختند و پيروی از آن را حرام دانستند و در تأليفات خويش بر اصوليين - طرفداران مكتب ديگر فقهی شيعی - سخت تاختند و میگفتند فقط كتاب و سنت حجتند . البته حجيت كتاب را نيز از راه تفسير سنت و حديث میگفتند و در حقيقت قرآن را نيز از حجيت انداختند و فقط ظاهر حديث را قابل پيروی میدانستند . ما اكنون در صدد نيستيم كه طرزهای مختلف تفكر اسلامی را دنبال كنيم و مكتبهای پيرو انفكاك تعقل از تدين را كه همان روح خارجيگری است بحث كنيم - اين بحثی است كه دامنه ای بسيار وسيع دارد - بلكه تنها غرض اشارهای به تأثير فرق در يكديگر بود و اينكه مذهب خارجيگری با اينكه ديری نپائيد اما روحش در تمام قرون و اعصار اسلامی جلوه گر بوده است تا اكنون كه عدهای از نويسندگان معاصر و روشنفكر دنيای اسلام نيز طرز تفكر آنان را به صورت مدرن و امروزی درآوردهاند و با فلسفه حسی پيوند دادهاند .