آيه‏ای است كه مطلبی را به صورت رمز و سمبليك ذكر كرده است :
« انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و
اشفقن منها و حملها الانسان انه كان ظلوما جهولا »( 1 ) . ما آن امانت را
( ولی قرآن نمی‏گويد آن امانت چه امانتی است ) بر همه موجودات عرضه‏
داشتيم ، آسمان ، زمين ، كوهها مخصوصا اشياء خيلی بزرگ را نام برده است‏
، در واقع يعنی همه چيز همه از پذيرش اين امانت امتناع كردند ، يك‏
موجود قبول كرد كه اين امانت را تحمل كند و آن انسان بود . بعد می‏فرمايد
اين انسان ، ظلوم و جهول بود . روی اين آيه خيلی بحث هست . حال اينكه‏
اين آيه ناظر بر همين مسأله فطرت باشد يا نباشد [ جای بحث است ، ]
همين قدر خواستم اشاره كرده باشم .
آيات ديگری در قرآن است كه به آن صراحت نيست ولی البته بعضی از
مفسرين به اين شكل تفسير كرده‏اند ، مثل آيه‏ای كه می‏فرمايد : « و لئن‏
سئلتهم من خلق السموات و الارض ليقولن الله » ( 2 ) يعنی اگر از اين‏
مردم ، از اين كافران ، از اين مشركان بپرسيد كه چه كسی آسمان و زمين را
آفريده است می‏گويند " الله " .
اين آيه را دو جور تفسير می‏كنند ، بعضی می‏گويند كه مقصود قرآن اين است‏
كه اينها اعتقادشان به خالقيت الهی كامل است ، يعنی اينها خدا را خالق‏
می‏دانند و بتها را خالق و شريك در خالقيت خدا نمی‏دانند ، عيب كارشان‏
اين است كه با اينكه خدا را خالق مطلق می‏دانند معذلك در عبادت ، غير
خالق را شريك خالق قرار

پاورقی :
. 1 احزاب / . 72
. 2 لقمان / . 25