منعكس می‏شود ولو انسانی كه اصلا نداند . معده دارد ، مثل بچه . بعد او
برای اينكه اين احساس خودش را خاموش كند شروع می‏كند به غذا خوردن ، و
وقتی غذا خورد ديگر احساس هم از بين می‏رود بلكه يك حالت نفرتی هم پيدا
می‏كند . و همين طور است غريزه جنسی . غريزه جنسی تا آنجا كه به شهوت‏
مربوط است ( 1 ) و تا آنجا كه به هورمونهای بدنی و ترشحات غده‏ها مربوط
است ، شك ندارد كه يك امر غريزی است خواه اسمش را " فطری "
بگذاريد و خواه نگذاريد ، يعنی امری است كه اكتسابی نيست و به ساختمان‏
انسان مربوط است . همچنين " خواب " ماهيت خواب هر چه می‏خواهد باشد
، خستگی سلولها يا مسموم شدن سلولها در اثر كار زياد ، و يا مصرف شدن‏
انرژی كه باز بدن بايد انرژی بگيرد ، هر چه هست ، بالاخره مربوط به‏
ساختمان جسمانی انسان است . اينها را معمولا می‏گويند " امور غريزی " .
ما فعلا به اين امور غريزی يا فطری جسمانی كاری نداريم . اينها از بحث‏
ما خارج است . يك سلسله غرايز يا فطريات است در ناحيه خواستها و
ميلها كه حتی روانشناسی هم اينها را " امور روحی " می‏نامد و لذات ناشی‏
از اينها را هم " لذات روحی " می‏نامد ، مثل ميل به فرزند داشتن . ميل‏
به فرزند داشتن غير از غريزه جنسی است كه آن مربوط به ارضاء شهوت است‏
. غير از اين ، هر كسی مايل است فرزند داشته باشد ، و لذتی كه انسان از
داشتن فرزند می‏برد يك لذتی است كه شبيه اين لذتها نيست يعنی لذت‏
جسمانی نيست و به هيچ

پاورقی :
. 1 چون اينكه مسأله عشق با مسأله شهوت آيا يكی است يا دو تا ، حتی‏
در رابطه دو انسان با يكديگر آيا عشق از مقوله شهوت است يا نه ، در آن‏
بحث است . ما فعلا مخلوط نمی‏كنيم .