پاورقی : . 1 حال من به عقيده اينها ، درست يا نادرست ، كاری ندارم .
بسيار مفيدی داشته باشد اما قابل توصيه نيست كه به انسان بگويند تو به
دست خودت برای خودت مصيبت به وجود بياور چون مصيبت و بلا يك كوره
خيلی خوبی است برای اصلاح انسان . اين مسألهای كه به نام " عشق "
ناميده میشود نيز چيزی است كه اگر پيش آمد ممكن است يك كسی را خراب
كند ، ممكن هم هست يك كسی را آباد كند ، ولی به هر حال يك امر قابل
توصيه نيست . اگر هم عرفا آن را توصيه كردهاند آنها يك ادعايی دارند ،
ادعاشان اين است كه میگويند آدم كامل مثل يك آدمی است كه شنا را خوب
بلد است كه اگر يك كسی را كه شنا بلد نيست در دريا هم بياندازد ، اگر
ديد غرق میشود میتواند او را بگيرد و بيرون بياورد . آنها معتقدند كه يك
آدم كامل اگر بر يك ناقص اشراف داشته باشد ، میتواند مراقب و مواظب
او باشد و نگذارد هلاك بشود ( 1 ) . مثل آن تمرينی كه بچهها را در استخر
میدهند . به بچه نمیشود توصيه كرد كه به تنهايی برو در استخر ، اما تحت
مراقبت يك نفر مربی مانعی ندارد ، او مراقبش است ، اگر ديد دارد غرق
میشود نجاتش میدهد .
همچنين اينها معتقدند كه اين يك امری است كه اگر رخ بدهد ، در انسان
وحدت و تمركز ايجاد میكند ، يعنی او را از هزاران رشته تعلق جدا میكند .
يك عيب اساسی در ما اين است كه در روح ما صدها رشته به صدها شیء
وابستگی دارد نه به يك شیء ، به صدها شیء از نظر روح و معنا وابسته
هستيم ، مثل يك انسانی يا يك حيوانی كه با رشتههای مختلف به صد جا
بسته باشد ، اگر يكی از آنها بريده شود نود و نه تای ديگر هست ، دو تا
بريده شود نود و
پاورقی : . 1 حال من به عقيده اينها ، درست يا نادرست ، كاری ندارم . |