« و يحتجوا عليهم بالتبليغ » . پيغمبران همچنين آمدهاند كه در حالی كه
مذكر مردم هستند و مردم را تبليغ میكنند و رسالت خودشان را به مردم ابلاغ
میكنند ، به اين وسيله بر مردم احتجاج كنند ، يعنی بر مردم اتمام حجت
كنند ، دليل برای مردم بياورند ، مردم را اقناع كنند و عذر را از مردم
قطع كنند .
تعبير بعدی از همه اينها عميقتر است : « و يثيروا لهم دفائن العقول »
. " دفائن " يعنی گنجينهها ، دفينهها ، گنجها . میدانيد در قديم گنج را
در زير زمين دفن میكردند ، نه برای اين كه مثلا فاسد نشود ، بلكه برای
اينكه كسی از آن اطلاع پيدا نكند . قهرا رويش را خاك میپاشيدند كه كسی
نمیفهميد اينجا گنج است ، شخص از روی آن رد میشد و نمیدانست كه زير
پای او گنجی وجود دارد . پيغمبران آمدند مردم را آگاه كنند كه در عمق روح
شما ، در اعماق عقلهای شما و در اعماق ضمير باطن شما گنجها وجود دارد ،
خودتان غافليد ، آمدند روی گنجها را عقب بزنند تا بشر متوجه بشود كه
عجب ! اينهمه گنج در ما وجود داشته و ما بی خبر بوديم ؟ !
سالها دل طلب جام جم از ما میكرد آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا
میكرد
بی دلی در همه احوال خدا با او بود
|
او نمیديدش و از دور خدايا میكرد
|
از اين جهت است كه در قرآن ، ما به دو گونه آيات بر میخوريم : آيات
آفاقی و آيات انفسی . آيات آفاقی يعنی آنچه بيرون از ضمير انسان است :
خلقت انسانهای ديگر ، آسمان ، زمين ،