منشأ پيدايش دين از نظر دوركهيم
اين يك اصل كه تقريبا در حرفهای دوركهيم است . اگر چه با بيانی كه من گفتم در كتابهای اينها نمیگويند و ما مطلب را با بيان به اصطلاح شرقی خودمان يعنی در قالب اصطلاحات خودمان بيان كرديم ولی حرفش اين است و در اينجا از مجموع حرفهايش پيداست كه روی همين جهت تكيه كرده است . ولی دوركهيم از كسانی است كه روی يك سلسله مسائل ديگری [ چنين نظريهای را ابراز كرده است ، روی ] مطالعاتی كه گذشتگان او روی قبايل بدوی گذشته كه در دورانهای خيلی باستان بودهاند يا روی قبايل بدویای كه در زمان ما هم میگويند تا قرن هجدهم وجود داشتهاند و شايد الان هم وجود داشته باشند و به اصطلاح روی اديان بشرهای اوليه انجام دادهاند ، كه میبينيد در همه اين كتابها مینويسند و معتقد هستند كه در آن بدویترين حالات بشر هم نوعی پرستش وجود داشته است ، پرستش مظاهر طبيعت اما با عنوان يك نوع تقدس بخشيدن به آنها . مثلا میگويند كه در برخی غارها آثاری هست ، سنگها ، مهرهها و تسبيح مانندها پيدا شده است كه نشان میدهد كه بشر اوليه برای آن مهرهها يك نوع تقدسی قائل بوده