در كشورهای سوسياليست وجود دارد در كشورهای طبقاتی بيشتر وجود دارد .
الان در كشورهای طبقاتی آيا گروههای حاكمه بيشتر با دين و مذهب مبارزه‏
می‏كنند يا گروههای محكوم ؟ [ بديهی است كه گروههای حاكمه ، و حال آنكه‏
مطابق ماركسيسم مذهب ساخته طبقه حاكمه است ، ] و اينها واقعيات‏
اجتماعی است كه با آن روبرو هستيم . اينها با منطق اين افراد چگونه‏
توجيه می‏شود ؟ چگونه می‏توانند اينها را توجيه كنند ؟ !

سخن ويل دورانت

ويل دورانت با اينكه خودش يك آدم لامذهبی است ، در كتاب درسهای‏
تاريخ تعبيری دارد كه معلوم است از روی ناراحتی و خشم است ، توجيهاتی‏
را كه راجع به پيدايش دين كرده‏اند نقل می‏كند و می‏گويد اينها درست نيست‏
، و در پايان می‏گويد " دين صد جان دارد ، هر چه آن را بكشی دو مرتبه‏
زنده می‏شود " . و اين يك حقيقتی است . نمی‏خواهد بگويی صد جان دارد ،
همين قدر بگو جان دارد خودت را راحت كن ، يعنی فطری است . چرا می‏گويی‏
صد جان دارد ؟ ! فطرت بشر را نمی‏شود كشت . می‏گويد اينهمه در جاهايی با
دين و مذهب مبارزه كردند و به حساب خودشان به كلی آن را ريشه كن كردند
[ اما دوباره زنده شد ] . هر عادتی ، يك نسل كه با آن مبارزه كردند ديگر
در نسل دوم نمی‏تواند وجود داشته باشد . می‏گويد هر چه می‏زنندش دو مرتبه‏
از نو زنده می‏شود .
- بايد به او گفت تا جانت در بيايد .
واقعا همين طور است : تا جان تو در بيايد . حتی همين