هم كه می‏گوييم با قوه جاذبه حركت می‏كند در واقع غير از اينكه ذات حق را
جستجو می‏كند و محبت او در ذات او هست چيز ديگری نيست . آنگاه آياتی‏
مثل : « و ان من شی‏ء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم 0 ا فغير دين‏
الله يبغون و له اسلم من فی السموات و الارض 0 و لله يسجد من فی‏
السموات و الارض ( يا ما فی السموات و الارض »كه آيات مختلف و متعدد
است ) . « سبح لله ما فی السموات و ما فی الارض »[ معنای عامتری پيدا
می‏كند ، ] دامنه خيلی وسيع می‏شود ، يعنی قرآن يك جهان بينی وسيع عجيبی‏
به ما می‏دهد . شعرای عارف مسلك در اين زمينه زياد گفته‏اند ، مثل آن‏
شعرهای معروفی كه ظاهرا از نظامی است :
خبر داری كه سياحان افلاك
چرا گردند گرد مركز خاك
چه می‏خواهند از اين منزل بريدن
كه می‏جويند از اين محمل كشيدن
در اين محرابگه معبودشان كيست
از اين آمد شدن مقصودشان چيست
بعد می‏گويد :
همه هستند سرگردان چو پرگار
پديد آرنده خود را طلبكار
همين حقيقت [ را می‏گويد ] . همچنين آن شعر معروف در آن غزل معروف‏
حافظ كه با اين بيت شروع می‏شود :