پاورقی : . 1 پرسيدهاند كه آيا شرايع هم فطری است يا فطری نيست . بعد خواهيم گفت كه اينكه میگوييم دين فطری است چه چيز آن فطری است ، آيا اصول معارفش فطری است يا احكامش هم فطری است ؟ اين جزئياتی است كه بعدها بايد وارد آن شويم .
دينی است و دين هم اسلام است و اسلام هم يك حقيقت است از آدم تا خاتم
( 1 ) . قرآن به " اديان " قائل نيست به " دين " قائل است و لهذا
هيچوقت در قرآن و حديث " دين " جمع بسته نشده است چون دين فطرت
است ، راه است ، حقيقتی در سرشت انسان است . انسانها چند گونه آفريده
نشدهاند . و همه پيغمبران كه آمدهاند تمام دستورهاشان دستورهايی بر اساس
احياء و بيدار كردن و پرورش دادن حس فطری است . آنچه آنها عرضه
میدارند تقاضای همين فطرت انسانی است . فطرت انسانی كه چند جور تقاضا
ندارد و لهذا قرآن میفرمايد آنچه كه نوح پيغمبر ( ع ) داشته است دين
است و نامش اسلام و آنچه كه ابراهيم ( ع ) داشته دين است و نامش اسلام
و آنچه موسی ( ع ) و عيسی ( ع ) و هر پيغمبر به حقی داشته است دين است
و نامش اسلام ، اين نامهايی كه بعدها پيدا میشود انحراف از آن دين اصلی
و از آن فطرت اصلی است ، و لهذا میفرمايد : « ما كان ابراهيم يهوديا و
لا نصرانيا و لكن كان حنيفا مسلما » . ابراهيم نه يهودی بود نه نصرانی ،
حنيف بود و مسلم . نمیخواهد بگويد ابراهيم مثل يكی از مسلمين زمان
پيغمبر يعنی از امت پيغمبر آخرالزمان بود ، میفرمايد يهوديت انحرافی
است از اسلام حقيقی ، نصرانيت هم انحرافی است از اسلام حقيقی و اسلام يك
چيز بيشتر نيست . در آن آيه شريفه كه عرض كردم میفرمايد اين رنگ زدنها
چه اثری دارد ؟ ! اين غسل تعميدها چه اثری دارد ؟ ! مگر با غسل تعميد هم
میشود كسی را كه چيزی نيست
پاورقی : . 1 پرسيدهاند كه آيا شرايع هم فطری است يا فطری نيست . بعد خواهيم گفت كه اينكه میگوييم دين فطری است چه چيز آن فطری است ، آيا اصول معارفش فطری است يا احكامش هم فطری است ؟ اين جزئياتی است كه بعدها بايد وارد آن شويم . |