خودش گذاشته شده ، نيرويی در درون خودش هست كه آن فرمانها را مرتب به‏
او می‏دهد .

عذاب وجدان

بعد می‏گويد : آيا هرگز تلخی پشيمانی را چشيده ايد ؟ هيچكس نيست كه‏
يك كار غير اخلاقی كرده باشد و بعد خودش تلخی آن كار را نچشيده باشد آدم‏
غيبت می‏كند و در حالی كه غيبت می‏كند گرم است ، مثل آن آدمی كه دعوا
می‏كند و در حال دعوا آنچنان گرم است كه جراحاتی به بدنش وارد می‏شود حس‏
نمی‏كند ، ولی وقتی كه دعوا تمام می‏شود و به حال عادی بر می‏گردد تازه درد
را احساس می‏كند انسان در حالی كه گرم يك هيجانی هست غيبت می‏كند ،
لذت می‏برد مثل لذت آدم گرسنه ای كه به تعبير قرآن گوشت مرده برادرش‏
را بخورد ، اما همينكه اين حالت رفع بشود ، يك حالت تنفری از خودش در
خودش پيدا می‏شود ، احساس می‏كند كه از خودش تنفر پيدا كرده ، دلش‏
می‏خواهد خودش از خودش جدا بشود ، خودش را ملامت و سرزنش می‏كند امروز
اين حالت را " عذاب وجدان " می‏گويند و اين واقعا حقيقتی است اكثر
جانيهای دنيا ولو برای چند لحظه عذاب وجدان را احساس می‏كنند اين كه‏
نمی‏گويم همه ، چون من چنين آماری ندارم ، ولی غيرش را هم سراغ ندارم‏
اكثرا جانيهای دنيا معتاد به يك سلسله سرگرميهای خيلی شديدند ، معتاد به‏
يك سلسله مخدرها از قبيل ترياك ، هروئين ، مسكرات و قمار ، يا
سرگرميهای بسيار شديد و منصرف كننده ديگر . اين برای آن