نهج البلاغه و در احاديث زيادی ما اين مطلب را داريم اميرالمؤمنين علی‏
عليه السلام می‏فرمايد : عبادتهايی كه مردم می‏كنند سه گونه است : بعضی خدا
را عبادت می‏كنند به طمع ثواب « فتلك عبادش التجار » ( 1 ) اين عبادت‏
، عبادت تاجرانه است ، يعنی اينها می‏خواهند با خدا تجارت كنند ، چيزی‏
بدهند و چيز بيشتری بگيرند . يك بازرگان در مبادلات خودش هميشه كالايی‏
را می‏دهد برای اينكه چيزی بيشتر از سرمايه اصيلش - يعنی اصل سرمايه را
با يك مقدار سود - بگيرد فرمود اين عبادت ، عبادت تاجرانه است . بعضی‏
خدا را پرستش می‏كنند از ترس فرمود اين عبادت ، عبادت غلامانه است ،
عبادت بردگان است مثل عمل بردگان است كه در زير شلاق اربابها قرار
می‏گيرند در حالی كه به آنها تكليف می‏كنند ، و آنان از ترس اينكه اگر
تكليف را انجام ندهند شلاق می‏خورند تكليف را انجام می‏دهند ولی بعضی خدا
را عبادت می‏كنند شكرا يعنی سپاسگزارانه ، يا در بعضی احاديث : حبا از
روی دوستی ، يعنی خدا را پرستش می‏كند فقط به دليل اينكه او را دوست‏
دارد او در واقع فطرتش در شعور آگاهش هم منعكس است ، خدا را آنجور
عبادت می‏كند كه فطرت خدا پرستی اقتضا می‏نمايد چون خدا را دوست دارد
پرستش می‏كند اگر خدا بهشت و جهنمی هم خلق نكرده بود او خدا را پرستش‏
می‏كند اگر خدا بهشت و جهنمی هم خلق نكرده بود او خدا را پرستش می‏كرد .
« الهی ما عبدتك خوفا من نارك و لا طمعا فی جنتك بل وجدتك اهلا للعبادش
فعبدتك » ( 2 ) خدايا من تو را پرستش نكردم از ترس آتش جهنمت ، و
پرستش نكردم به طمع بهشتت ،

پاورقی :
1 ) نهج البلاغه فيض الاسلام ، باب حكم ، حديث 229 ، ص 1192.
2 ) بحار الانوار ، ج 41 ، باب 101 ، ص . 14 ( به جای " نارك " و
" جنتك » " به ترتيب " عقابك " و " ثوابك » " آمده است )
از علی عليه السلام .