كه ذكر كرده ، نشان می‏دهد كه درك سعدی از اين مسئله ، درك خوبی بوده‏
است می‏گويد : شخصی را آورده بودند پيش پادشاهی پادشاه فرمان داد كه‏
بروند گردنش را بزنند او وقتی مأيوس شد از اينكه زنده بماند شروع كرد
به فحش دادن ، ولی پادشاه نمی‏شنيد ، پرسيد چه می‏گويد ؟ وزير گفت :
می‏گويد : « الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس »( 1 ) يك كسی كه آنجا
دنبال اين بود كه نقطه ضعفی در اين وزير پيدا كند و او را معلق نمايد و
خودش به جای او وزير بشود گفت : در حضرت پادشاهان نشايد امثال ما را
دروغ گفتن او دارد به پادشاه فحش می‏دهد ، تو می‏گويی دارد آيه قرآن‏
می‏خواند ؟ ! شاه گفت : دروغ او از راست تو بهتر است ( البته اينها
داستان است كه او ساخته برای اينكه حقيقتی را گفته باشد ) دروغ مصلحت‏
آميز به از راست فتنه انگيز است يعنی او با يك دروغ ، جانی را نجات‏
داد و تو با يك راست ، جانی را بيشتر به خطر می‏اندازی .
اساسا آيا اين درست است كه دروغ مصلحت آميز به از راست فتنه انگيز
است ؟ در اينجا ابتدا بايد مطلبی را برايتان عرض بكنم و آن اين است كه‏
فرق است ميان دروغ مصلحت آميز و دروغ منفعت خيز خيلی افراد ، دروغ‏
منفعت خيز را با دروغ مصلحت آميز اشتباه می‏كنند يا می‏خواهند اشتباه‏
بكنند دروغ مصلحت آميز يعنی دروغی كه فلسفه خودش را از دست داده و
فلسفه راستی را پيدا كرده است ، يعنی دروغی كه با آن ، انسان حقيقتی را
نجات می‏دهد . ولی دروغ منفعت خيز يعنی انسان دروغ می‏گويد

پاورقی :
1 ) سوره آل عمران ، آيه 134 [ فرو برندگان خشم و عفو كنندگان مردم (
آيه در مقام توصيف متقين است ) ] .