متفاوت است ، قهرا اين سوال پيش می‏آيد كه توجيه اين ارزشها چگونه است‏
؟ يعنی با چه فلسفه ای ، با چه مكتبی می‏توانيم اين ارزشها و قيمتها را
برای كارهای اخلاقی بشر توجيه بكنيم ؟ به عبارت ديگر كدام مكتب می‏تواند
ارزش اخلاقی كار بشر را تفسير و توجيه و تاييد كند ؟ آيا همه مكتبها
قادرند اين گونه كارها را توجيه كنند ؟ خود مكتب قادر است ؟ همه مكتبها
قادر نيستند اكنون نمی‏خواهم اين مطلب را بسط بدهم اين را عرض كردم برای‏
اينكه از حالا ذهن شما آماده باشد برای اين مطلب كه ارزشهای اخلاقی را
كدام مكتب از مكتبها می‏تواند توجيه كند ، و كدام مكتب قادر به توجيه‏
نيست ؟ مكتبهايی كه قادر به توجيه نيستند بعضی صراحت دارند ، به روی‏
خودشان می‏آورند ، خجالت هم نمی‏كشند ، انكار می‏كنند می‏گويند : " اصلا "
اخلاق " حرف مفت است ، كار اخلاقی انجام دادن از ساده دلی است ، آدم‏
عاقل دنبال كار اخلاقی نمی‏رود ، دنبال خوشی و لذت می‏رود جز سود و لذت‏
هيچ چيز ديگری در عالم منطقی نيست " باز اين خوب است ، بالاخره می‏گويد
من مكتبی دارم كه نتيجه اش همين است ولی پاره ای از مكتبها ، جهان بينی‏
شان ، فلسفه و اساس فكرشان همين نتيجه را می‏دهد يعنی به همين جا می‏رسد
اما به روی خودشان نمی‏آورند بلكه بر عكس ، می‏گويند : ما هم به ارزشهای‏
اخلاقی قائل هستيم و برای انسانيت ارزش قائليم ولی با كدام مكتب ؟ !
اينها با آن اساسی كه تو چيدی جور در نمی‏آيد به هر حال ما بعدا روی اين‏
مطلب بحث می‏كنيم .
حال می‏پردازيم به مثالهای ديگر برای اخلاقی بودن بعضی از كارها .