را گاز بگيرد او هم گازش می‏گيرد " و نيكی را نيكی كردن خر كاری است "
يك كسی به آدم نيكی می‏كند ، انسان در مقابل نيكی او نيكی می‏كند اين هم‏
كار مهمی نيست نمی‏دانم ديده ايد يا نديده ايد ؟ هر كس مثل من دهاتی‏
باشد ديده : يك الاغ وقتی كه شانه يك الاغ ديگر را می‏خاراند ، او هم فورا
شانه او را می‏خاراند اگر ديد او شانه او را می‏خاراند كه از اين خاراندن‏
خوشش می‏آيد ، فورا شانه رفيقش را می‏خاراند " بدی را نيكی كردن كار
خواجه عبدالله انصاری است " حالا يك چهارمی هم دارد : " و نيكی را بدی‏
كردن كار ما مردم ايرانی است " .
شعری است در ديوان منسوب به اميرالمؤمنين می‏فرمايد :
و ذی سفه يواجهنی بجهل
و اكره ان اكون له مجيبا
" سفيه " نه معنايش ديوانه است ، بلكه يعنی كسی كه رشد فكری و هدف‏
داشته باشد ، كار او جنبه اجتماعی پيدا می‏كند و ديگر جای گذشت نيست‏
« واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما »(1) اميرالمؤمنين چنين سخنی می‏خواهد
بفرمايد .
" و ذی سفه يواجهنی بجهل "
بسا هست آدمهايی كه رشد فكری ندارند ، با روی جهالت و نادانی خودشان با
من روبرو می‏شوند ، از من بدگويی می‏كنند ، به من فحش می‏دهند
" و اكره ان اكون له مجيبا "
[ و من كراهت دارم از اينكه پاسخ آنها را بدهم ] .
يزيد سفاهه و ازيد حلما
كعود زاد فی الاحراق طيبا (2)

پاورقی :
1 ) سوره فرقان ، آيه 63 [ ترجمه : و هرگاه كه مردم نادان به آنها
خطاب كنند ، با سلامت نفس ( و زبان خوش ) جواب دهند ] .
2 ) ديوان منسوب به اميرالمؤمنين علی عليه السلام ص . 11