پس ضرورتی ندارد كه ما خودمان را خسته بكنيم و بخواهيم عبادت را يعنی‏
آن تجلی خواست روحی بشر را تعريف بكنيم ، ولی همه اينها در عبادت وجود
دارد بزرگترين ، شريفترين ، با شكوه ترين و با عظمت ترين حالت انسان آن‏
حالت پرستشانه ای است كه به خود می‏گيرد .

آيا پرستش منحصر به پرستش آگاهانه انسان است ؟

مطلب ديگر : درباب زيبايی گفتيم آيا زيبايی - همچنانكه افراد كم اطلاع‏
فكر می‏كنند - امری است وابسته به غريزه جنسی حيوانات ، و فقط نسبت به‏
جنس مخالف احساس می‏شود ؟ يا توسعه دارد ، همه طبيعت را فرا می‏گيرد ،
از طبيعت بالاتر ، معانی ذهنی را فرا می‏گيرد مثل آنچه كه در فصاحت و
بلاغت و شعر و غيره مثال زديم ، و يا از اين هم بالاتر زيبايی معقول را
فرا می‏گيرد ، زيباييهايی كه بالاتر از حد حس و حد خيال و غيره است .
گفتيم البته بالاتر است . می‏بينيد در دعا می‏خوانيم : « اللهم انی اسألك‏
من جمالك باجمله و كل جمالك جميل » ( 1 ) پروردگارا ما از تو مسئلت‏
می‏كنيم ، از زيبايی و جمالت متكلمين اسلامی درباب صفات خداوند اصطلاح‏
كرده اند صفات ثبوتيه و صفات سلبيه ولی ديگران مخصوصا عرفا اصطلاحشان‏
صفات جماليه و صفات جلاليه است به جای صفات ثبوتيه می‏گويند صفات‏
جماليه ، و به جای صفات سلبيه می‏گويند صفات جلاليه اين برای آن است كه‏
جمال و زيبايی ، حقيقتش آنجاست ، آنچه در اينجا هست جلوه ای است از
آنچه در آنجا هست

پاورقی :
1 ) مفاتيح الجنان ، دعای سحر .