نظر افلاطون
يك سخن ديگر هم هست و آن اين است كه اساسا اخلاق مربوط به روح زيبا است نه اينكه كار ، فی حد ذاته زيبا است اخلاق يعنی آن جا كه روح انسان حالتی پيدا میكند كه خود روح زيبا میشود اگر كار ، زيبا است به تبع روح زيبا است در آن نظر اول ، كار فی حد ذاته زيبا است و روح زيبايی خود را از كارش كسب میكند ، ولی طبق اين نظر روح ، زيبا است و كار ، زيبايی خودش را از روح كسب میكند اين نظر مربوط به افلاطون است افلاطون پايه اخلاق را بر عدالت قرار داده است يعنی اخلاق را مساوی با عدالت میداند و عدالت را مساوی با زيبايی میگويد : با اينكه بشر عدالت ، زيبايی و حقيقت را میشناسد ، هيچ كدام قابل تعريف نيست .پاورقی : 1 ) سوره نحل ، آيه . 90 [ ترجمه : همانا خدا فرمان به عدل و احسان میدهد و به بذل و عطاء خويشاوندان امر میكند و از كارهای زشت و منكر و ظلم نهی میكند و به شما از روی مهربانی پند میدهد باشد كه موعظه خدا را به ياد آوريد ] .