آيا كمال غير از سعادت است ؟
در فلسفه اسلامی مسئله كمال و سعادت مطرح است بوعلی در " اشارات " ، و بعضی ديگر اين مسئله را طرح كرده اند آنها معتقدند كه سعادت را از كمال و كمال را از سعادت نمیشود تفكيك كرد ، هر كمالی خود نوعی سعادت است ، كه توضيح آن را بعدا به عرض شما میرسانم ولی كانت اينها را از يكديگر تفكيك میكند ، بعد هم خودش میگويد اين ، كار بسيار مشكلی است كه ما تكليف را ، به قول او از زيبايی جدا كنيم ، اخلاق را از سعادت جدا كنيم و حال آنكه همه فلاسفه دنيا اخلاق را ملازم با سعادت میدانند مثلا فارابی كه درباره سعادت زياد بحث میكند و چند كتاب در اين زمينه نوشته و اسم يك كتابش " تحصيل السعاده " است اصلا اخلاق و سعادت را با يكديگر توأم میبيند يا از نظر اخلاقيونی مثل صاحب " جامع السعادات " و صاحب " معراج السعادش " كه كتابهايشان كتابهای اخلاقی است ، اصلا مفهوم سعادت ركن اخلاق است ولی كانت میگويد اخلاق سر و كارش با سعادت نيست ، سر و كارش با كمال است بعد خودش به خودش اعتراض میكند كه اگر بنا بشود اخلاق از سعادت جدا گردد كار اخلاق خيلی دشوار میشود ، يك آدم اخلاقی با اطمينان به اينكه دارد از سعادت دور میشود بايد فرمان حس اخلاقی خودش را بپذيرد ، و اين ، كار