" می‏دانيم كه افكار ما انعكاس امور و موجودات است ( راست هم هست‏
، فكر ما عبارت است از انعكاس اشياء در مغز ) ، مقاصدی هم كه در نهاد
افكار ما وجود دارد ، انعكاس همان امور است " ( 1 ) .
مقاصد و هدفها و ايده‏های ما هم انعكاس همان امور است اين مطلبی است‏
كه ما بايد روی آن توجه كنيم كه آيا مقاصد و هدفهای بشر هم انعكاس همين‏
امور است يا چيز ديگری است ، مقاصد بشر از ساختمان داخلی و سرشت و
نهاد بشر سرچشمه می‏گيرد ، آيا اين جور است يا مقاصد را هم اجتماع به ما
می‏دهد ؟ اين سؤالی است كه برای ما باقی می‏ماند كه بعدها بايد جواب‏
بدهيم و مطلب مهمی است باز تكرار می‏كنم : آيا مقاصد و هدفهای بشر هم‏
تابع شرايط اقتصادی است ، تابع شرايط اجتماعی است و يا اين كه نه ،
انسان به هر حال يك سلسله مقاصد - لااقل يك سلسله مقاصد اصلی - دارد كه‏
ناشی از ساختمان بشر است ؟
می‏گويد :
" برای جوابگويی اين سؤال بايد ديد انسان در كجاست و افكارش در كجا
بروز می‏كند ؟ امروز مشاهده می‏شود كه انسان در شرايط اجتماعی سرمايه‏داری‏
زيست می‏كند و افكار انسانی ناشی از همين جامعه است " ( 2 ) .
بعد اين جمله را از ماركس نقل می‏كند :

پاورقی :
. 2 همان ماخذ .