جاه طلب در دنيا بوده اند كه برای اين كه آسيبی به شخصيت اجتماعی شان
وارد نيايد ، برای اين كه كوچكترين تنزلی در مقامی كه در اجتماع دارند
نكنند ، يك عمر لباس ژنده میپوشند ، برای خودشان از همه نعمتهای دنيا
محروميت ايجاد میكنند ، پياده میروند ، نان جو و سركه میخورند برای اين
كه جاه و مقام و عزت و احترامی كه در دلها دارند ، حفظ بشود آيا شما اين
را جزو مسائل اقتصادی میآوريد ؟ بله ، به يك معنا مادی هست ، در مقابل
معنويات يعنی امور خدايی و آخرتی ، اينها خدايی و آخرتی نيست ولی
ماركس كه نمیگويد " امور مادی " ، میگويد " امور اقتصادی " و اينها
قطعا جزو مسائل اقتصادی نيست نه تنها ما ، ديگران - امثال راسل - هم كه
به ماركس ايراد میگيرند ، به همين جور چيزها ايراد میگيرند مفهوم آنها
هم از حرف ماركس اين نبوده كه گفته " منافع مادی " ، والا خود راسل هم
بشر را موجودی مادی میداند ، با اين كه خودش هم بشر را مادی میداند ،
ولی در عين حال نظريه ماركس را قبول ندارد چون او تكيهاش فقط روی مسائل
اقتصادی است ، مسائلی كه جزو دارايی قرار میگيرد ، مسائلی كه قابل
مبادله با جنس و كالای ديگر است ، مسائلی كه میشود با پول آنها را تهيه
كرد ولی محبوبيت و مراد بودن را نمیتوان با پول تهيه كرد ، اينها ديگر
جزو مسائل اقتصادی نيست ، يعنی اينها را نمیشود با پول مبادله كرد ممكن
است انسان مقامی را با پول به دست بياورد ، ولی مبادله نمیشود كرد ،
قابل خريد و فروش نيست .
- " شك نيست كه اقتصاديا امور مادی و اينكه بشر اول میخواهد زنده
باشد ، سر لوحه تمام مطالب ديگر است و باز شكی نيست كه تنها ماده ،
محرك بشر نيست اكثريت بشر در
|