و مقتضيات زمان " ( 1 ) طرح كرده ايم - ايشان می‏گويند :
" رابطه انسان با طبيعت و رابطه انسان با انسان ، به شدت در حال‏
تغيير است و اگر قوانين بخواهد در بين مردم حاكم باشد ، يا بايد متغير
بوده و يا اقلا قابليت انعطاف و تطابق با محيط و زمان داشته باشد " .
اگر قوانين اسلامی را از اين حيث تقسيم كنيم چهار دسته است : پاره ای‏
از قوانين مربوط به رابطه انسان با خداست كه اسمش عبادت است رابطه‏
انسان با خدا ، شايد ساده ترين روابط باشد ، يعنی تغييرات زمان و
مقتضيات متحول زمان در هر ناحيه تاثير دارد باشد ، در اين ناحيه يا
تاثير ندارد يا خيلی كم در شكلش تاثير دارد رابطه ای كه انسان با خدای‏
خودش بايد داشته باشد ، رابطه ای يكسان است ، يعنی اين جور نيست كه‏
ارتباطی كه مردم هزار سال پيش می‏بايست با خدا داشته باشند كه مثلا بايد
اخلاص داشته باشند ( « و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين ») (
2 ) ، فقط خدا را پرستش كنند و غير او را نپرستند ، [ امروز به گونه‏
ديگری بايد باشد ] آيا مثلا در عصر اسب و شتر و الاغ ، اين حكم صحيح بود
كه بشر تنها خداپرست باشد و به هيچ وجه مشرك نباشد و در خداپرستی اخلاص‏
داشته باشد ، اما در عصر هواپيما اين حكم تغيير می‏كند و بايد دستی در آن‏
برد ؟ نه البته شكل عبادت خود به خود عوض می‏شود خود اسلام هم برای شكلها
تغيير قائل شده ، [ مثلا در مورد ] نماز می‏گويد

پاورقی :
. 1 [ اين جزوه ها به صورت جلد اول اين كتاب منتشر شده است ] .
. 2 بينه / . 5