پاورقی : . 1 همان ماخذ ، ص . 198
كه ديگر طبقات وجود ندارد من واقعا نمیدانم اينها در اينجا چه میگويند ؟
در فصل " مبارزات طبقاتی محرك تاريخ است " میگويد :
" عمل و رفتار افراد ، متناسب با افكار آنهاست اين افكار محصول
زندگی مادی ايشان است و به طبقه معينی مربوط میشود از اين بيان نبايد
تصور كرد كه تنها دو طبقه در اجتماع وجود دارد ، طبقات مختلفی هست كه
تنها دو قسمت آنها با يكديگر در ستيزه و جدال هستند : بورژوازی و
پرولتاريا " ( 1 ) .
اين هم كه ديگر بيشتر روغن داغ میكند ، میگويد طبقات ديگر وجود دارند
ولی آنها در اين موتور تاريخ تاثير ندارند و تنها اين دو طبقه در عصر ما
تاثير دارند .
" پس بايد نتيجه گرفت كه افكار ، نمايش طبقات است جامعه به
طبقاتی تقسيم میشود كه با هم مبارزه دارند به اين ترتيب اگر به افكاری
كه مردم در جامعه دارند توجه شود ، ملاحظه خواهد شد كه اين افكار با هم
تصادم و اختلاف دارند و در پرده اين افكار ، طبقاتی ديده میشود كه آنها
هم در مبارزه و معارضه هستند " .
آيا واقعا همه جنگهای فكری و عقيدتی كه در دنيا وجود دارد جنگهای
طبقاتی است و ريشه طبقاتی دارد ؟ آيا اين جنگی كه الان بين مساجد جنوب
شهر و حسينيه ارشاد رخ داده ، از نظر
پاورقی : . 1 همان ماخذ ، ص . 198 |