پاورقی : . 1 [ اشاره به زمانی است كه برای ارسال نامه ، در فواصل معين اسبهای تندروی آماده بود و پيغامرسان با كمترين اتلاف وقت به مقصد میرسيد ] .
اسبهای تندرو كه مبادله میكردند ( 1 ) [ راه میپيمودند ] و باز مسافت طی
شده بيش از اين حرفها بوده است ، يا مردمی كه امروز با هواپيما و
اتومبيل مسافرت میكنند .
قسمت ديگر مربوط میشود به روابط انسان با طبيعت كه آن هم چندان تغيير
[ نمیكند ] ، گاهی تغيير میكند ، گاهی نمیكند .
بخش ديگر [ قوانين اسلام ] مربوط است به روابط انسان با انسان كه اين
از همه مهمتر است مسائلی كه اسلام در روابط انسان با انسان در نظر گرفته
است ، مسائل " مسيری " است نه " مرحلهای " فرض كنيد شرايطی در
باب بيع ذكر كرده است ، مثلا گفته : " « لا يحل مال امرء الا عن طيب
نفسه » " معامله بايد با رضايت انجام بگيرد ، اين ديگر فرق نمیكند كه
مرحله زندگی بشر چه باشد .
گفته : نبايد در بيع " غرر " باشد ، يعنی به اصطلاح امروز نبايد
معاملهای چكی صورت بگيرد ، يعنی مقدار ، وزن و ديگر مشخصات مبيع كه در
قيمت اثر میگذارد ، بايد مشخص باشد اين هم باز شرايط مرحلهای نيست ،
شرايط كلی است .
يا گفته است كه در معامله نبايد " ربا " باشد ربا چيزی است كه اگر
درست نيست ، در هيچ زمان درست نيست و اگر درست است ، در همه زمانها
درست است شرايط مرحلهای در سرنوشت ربا تاثير نمیگذارد و آن را تغيير
نمیدهد .
يا در باب " ضمان " اگر گفته : " « من اتلف مال الغير فهو له ضامن
» " هر كه مال ديگری را تلف كند ضامن است ، اين با تغيير
پاورقی : . 1 [ اشاره به زمانی است كه برای ارسال نامه ، در فواصل معين اسبهای تندروی آماده بود و پيغامرسان با كمترين اتلاف وقت به مقصد میرسيد ] . |