[ يكی از حاضران به شوخی ] : همان بريتانيای كبير .
استاد : بله ، يكوقت در روزنامه خواندم كه يكی از سياهان رفته بود
انگلستان ، با يكی از ديپلماتهای انگليسی صحبت می‏كرد ، آن ديپلمات به‏
او گفته بود : " آيا استعمار بد كرد كه آمد شما را آدم كرد ؟ شما تا
ديروز آدم می‏خورديد ، حالا چه می‏گوييد ؟ " گفته بود : " فرق ما و شما
اين است كه اگر ما آدم می‏خورديم ، آدم را يكدفعه پاره می‏كرديم و
می‏خورديم ، شما آدم را قشنگ می‏پزيد ، بعد پوستش را می‏كنيد ، گوشتش را
جدا می‏كنيد ، بعد می‏آييد سر سفره قاشق و چنگال می‏گذاريد ، بشقاب‏
می‏گذاريد ، اين طور آدمها را می‏خوريد ، ما آنجور كجاست می‏خورديم ، شما
اينجور داريد می‏خوريد " .
می‏گويد :
" می‏توان به آسانی صدها مثال ديگر برای نماياندن اينكه امور زشت و
ناپسند زمان و مكان ما در زمان و مكان ديگری خوب و پسنديده هستند ، ذكر
كرد يكی از صاحبنظران يونان باستان می‏گويد اگر آداب و رسوم مقدس‏
سرزمينی را جمع كنيد و بخواهيد آن مقدار از آداب و رسوم را كه در
سرزمينی ديگر زشت و ناپسند شمرده می‏شود ، از آن بر داريد ، چيزی بر جای‏
نخواهد ماند " .
در مساله آداب و رسوم حرف درستی است ، شايد هم همين جور باشد ، ولی‏
تو الان می‏گويی آداب غير از اخلاق است ، و واقعا هم غير از اخلاق است‏
مثال آداب ، ربطی به مساله نسبيت اخلاق ندارد و مثال اخلاق همان مثالهايی‏
است كه ما عرض كرديم علمای اخلاق هم اينها را به عنوان اخلاق ذكر می‏كنند
نه آداب عرفی كه در جوامع مختلف فرق می‏كند .