پاورقی : . 1 مؤمنون / . 71
اكرم بسياری از كارها را به حكم اختياراتی كه به او - به عنوان صاحب
مسلمين - داده شده ، انجام میداد و لهذا خيلی چيزها را در فواصل مختلف
نهی میكرد ، امر میكرد ، باز نهی میكرد و باز امر میكرد ، اختيار داشت ،
هيچكس هم نمیگفت كه اين " نسخ " است مثل مساله متعه به اتفاق شيعه و
سنی پيغمبر در زمان خودش متعه را يك جا اجازه داد ، يك جا منع كرد ،
باز يك جا اجازه داد ، يك جا منع كرد سنی ها هم اين را قبول دارند
دليلش اين است كه اصل اين كار جايز است ولی حاكم يك جا میتواند اجازه
بدهد كه انجام بدهيد ، يك جا هم بگويد انجام ندهيد يك جا مورد احتياج
بوده ، اجازه داده ، جای ديگر احتياج نبوده ، صرف شهوترانی بوده ،
پيغمبر اجازه نداده است .
پس موضوع اختيارات وسيع حاكم ، راهی است كه اسلام در بطن خودش قرار
داده برای آسان بودن انطباق با نيازهای واقعی ، نه با پسندها كه هميشه
ايندو با هم اشتباه میشوند و ما [ به غلط ] پسند زمان را مقياس میگيريم
دينی كه با پسند مردم بخواهد انطباق پيدا كند دين نيست ، همان " « لو
اتبع الحق اهوائهم »" ( 1 ) است دين آمده كه پسندها را بر اساس
نيازها [ با دستورات خود ] تطبيق دهد ولی خودش هم بايد با نيازهای
واقعی و فطری هماهنگ باشد .
- " برای جلوگيری از اين نوع تصادفها و تضادها چه فكری در اسلام شده
است ؟ "
اين راهش روشن است وقتی كه ما میگوييم " عقل " ،
پاورقی : . 1 مؤمنون / . 71 |