عمل شماست .
در اين آيه هم باز ايشان تصريح می‏كنند كه : " و يستفاد من ظاهر الاية
ان لكل امة كتابا خاصا بها " از اين آيه ظاهر می‏شود كه هر امت يك‏
كتاب مخصوص به خود دارد " كما ان لكل انسان كتابا خاصا به " [ همان‏
طور كه هر انسانی كتابی مخصوص به خود دارد ] .
اين طبعا لازمه آن حرف هم هست ، يعنی اگر بنا شد كه جامعه يك وحدت‏
واقعی و يك شخصيت واقعی جدا از شخصيت فرد داشته باشد و خودش يك‏
شخصيت باشد و جامعه صرف " مجموع " نباشد و غير از روح فردی يك روح‏
اجتماعی نيز بر انسانها حكومت كند ، طبعا بايد آن هم يك كتابی داشته‏
باشد و نمی‏تواند نداشته باشد .
آيه ديگر در سوره يونس است كه می‏فرمايد : " « و لكل امة رسول فاذا
جاء رسولهم قضی بينهم بالقسط و هم لا يظلمون »" ( 1 ) برای هر امتی يك‏
پيامبری هست ( نه اينكه در ميان هر امتی شخص رسولی هست ، نه ، هر امتی‏
رسولی دارند كه يا آن رسول خودش در ميان آن امت بوده يا پيامش به آنها
ابلاغ شده ، مثل ما كه رسولمان پيغمبر اكرم است با اينكه خودشان در ميان‏
ما نيستند ، پيامشان به ما ابلاغ شده ) " « فاذا جاء رسولهم قضی بينهم‏
بالقسط و هم لا يظلمون »" اينجا می‏گويند يك نوع حذف و اضماری هست ،
پيغمبرشان می‏آيد آنها را هدايت می‏كند ، بعد بعضی مردم قبول می‏كنند و
بعضی تكذيب می‏كنند ، و بالاخره به حق در ميان آنها حكم خواهد شد .
بعد می‏گويد : " « و يقولون متی هذا الوعد ان كنتم صادقين » "

پاورقی :
. 1 يونس / . 47