می‏شوند پس در چنين مواردی به حكم ضرورت اجتماعی بايد تعدد زوجات را
تجويز كرد به هر حال اين مربوط به اخلاق نيست كه او اين مثال را ذكر كرده‏
می‏گويد :
" اكنون چند مثال برای نسبيت اخلاق بياوريم : شرقيان به علامت احترام‏
، كلاه بر سر می‏گذاشتند و غربيان آن را برای ادای احترام بر می‏دارند " .
اين هم به اخلاق مربوط نيست ، اينها آداب است .
" زن ژاپنی به لختی تن كارگر اهميت نمی‏دهد ، ولی در شرم و عفت ممكن‏
است از مريم و آسيه برتر باشد " .
" زن عرب نشان دادن صورت ، و زن چينی نشان دادن پا را دور از عفت‏
می‏داند " .
بعد خودش به فلسفه اينها اشاره می‏كند :
" پوشاندن صورت و ساق پا ، ميل و قوه خيال را بر می‏انگيزد و در نتيجه‏
ممكن است به مصلحت نوع تمام شود ساكنان ملانزی بيماران و پيران را زنده‏
در خاك می‏كنند " .
اين هم به اخلاق مربوط نيست .
" در جزيره بريتانيای جديد گوشت انسان را در دكانها می‏فروشند
همچنانكه قصابان ما گوشت خوك را ، و برای مهمانيهای بزرگ آماده‏
می‏سازند . . . " .
من نفهميدم اين بريتانيای جديد كه در آنجا گوشت انسان را می‏فروشند !
كجاست ؟