باشند ، انفاق بر اينها را تا پايان بارداری ادامه بدهيد . ممكن است‏
اينجا گفته شود كه شايد اين جمله تاكيد يا اضافه است ، برای اينكه وقتی‏
درباره زن مطلقه در مدت عده گفتيم : " « لا تخرجوهن من بيوتهن »" و "
« فانفقوا عليهن »" شامل اينجا هم می‏شود . ولی نه ، اين معنايی است كه‏
به اصطلاح " عموم و خصوص من وجه " است ، موردی را دربر می‏گيرد كه آن‏
دربرنمی‏گرفت . مساله‏ای در فقه مطرح است و آن مساله اين است كه آيا همه‏
زنهای مطلقه بايد تا پايان عده در خانه بمانند و حق نفقه دارند يا فقط
زنهايی كه طلاقشان طلاق رجعی است . عرض كرديم كه فلسفه اينكه زن در اين‏
مدت در خانه باشد و مرد هم بر او انفاق كند اين است كه امكانی برای‏
آشتی كردن در كار باشد . اما اگر امكان آشتی كردن در كار نبود ، ديگر اين‏
فلسفه وجود ندارد ، مثل طلاق سوم ، چون اگر مرد زن را سه‏طلاق بدهد ، ديگر
در طلاق سوم حق رجوع ندارد ، حتی بعد از انقضای عده هم حق ازدواج كردن با
او را ندارد مگر اينكه با محلل مجازات بشود ، يعنی يك مرد ديگر با اين‏
زن ازدواج كند ، او هم به عقد دائم ازدواج كند ، و بعد از ازدواج هم حتما
با او آميزش كند ، و الاصيغه عقد خواندن و طلاق دادن كافی نيست ، بعد
اگر به ميل خودش طلاق داد آنوقت شوهر اول حق دارد او را بگيرد . پس در
طلاق سوم حق رجوع ندارد . بنابراين مساله اينكه آن وقت زن در آن خانه‏
بماند و انفاق بشود [ منتفی است و ] آن فلسفه از بين می‏رود . اين است‏
كه می‏گويند : در طلاق سوم ديگر اين حقوق ساقط می‏شود . حال اگر اين طلاق سوم‏
، طلاق سومی بود كه زن در آن وقت حامله بود ، مساله چگونه می‏شود ؟ اينجا
برای زن حامله يك فلسفه ديگر وجود دارد كه در مدت عده‏اش كه همان مدت‏
حمل است بايد مرد متكفل مخارجش باشد ، و آن نفس