خودمان اطمينان داريم . ] ما و ما ندارد . گفت : به خدا پناه میبرم ،
يعنی به خود اعتماد نمیكند .
از آن طرف ، برای بدكار هم كار بد هر چه بيشتر ملكه بشود امكان برگشتن
به سوی كار خوب ضعيفتر میشود . هر مقدار كه اين ملكه راسختر بشود ،
امكان توبهكردن ، بازگشتن و اثر گذاشتن نصيحت و موعظه در او كمتر میشود
ولی در عين حال سلب نمیشود ، اگر به اندازه يك مو هم باشد ، باز اين
امكان بازگشت هست ، همينطور كه تاريخ و حكايات نشان میدهد كه چه
گنهكارانی و در چه حدی از گنهكاری آخر توبه كرده و برگشتهاند . البته
امكانش ضعيف و ضعيفتر میشود ، يعنی درصد برگشتن كمتر میشود ، اگر ابتدا
پنجاه درصد ماندن به حال گناه و پنجاه درصد رفتن است ، وقتی كه گناه
بيشتر شد اين پنجاه درصد ماندن میشود پنجاه و يك ، آن میشود چهل و نه ،
كمكم اين میشود پنجاه و دو ، آن میشود چهل و هشت ، و همينطور درصد ضعيف
میشود .
تمثيل مولوی
اين داستان را مكرر گفتهايم ، داستان خاربن و خاركن كه چه مثل خوبی ملا
در اينجا آورده است ، میگويد مردی درخت خاری را جلوی در خانهاش كاشته
بود ( يا روييده بود ) كه مزاحم مردم بود . به او میگفتند كه اين درخت
را بكن كه اسباب زحمت خودت و مردم میشود . میگفت : بسيار خوب ،
میكنم ، دير نمیشود . امسال نكند . سال ديگر به او گفتند بكن ، گفت :
بسيار خوب میكنيم ، حالا دير نمیشود . باز هم نكند . هر چه به او میگفتند
، همين جواب را میداد .