فكرها و احساسهاست و با آن روح انسان می‏انديشد و فكر می‏كند و می‏خواهد و
دشمنی می‏ورزد ، او از آتشهای دنيا مصون است . ولی قرآن در آيه‏ای كه در
سوره " « ويل لكل همزه لمزه »" است جمله‏ای گفته است: « ويل لكل همزه‏
لمزه. الذی جمع مالا و عدده. يحسب ان ماله اخلده. كلا لينبذن فی الحطمه. و
ما ادريك ما الحطمه. نار الله الموقده. التی تطلع علی الافئده. انها
عليهم موصده. فی عمد ممدده »(1). وای به حال اين عيبجويان ( عيبجويی غير
از انتقاد است كه انتقاد گاهی به حق است ، عيبجويی يعنی مسخره‏چی‏گری ،
اشخاصی كه كار و شغلشان اين است كه مردم را به يك شكلی خفيف و تحقير
كنند ، با چشمشان ، با گوششان ، با شكلك درآوردن، در خيابان يك كسی راه‏
می‏رود ، پشت سرش تقليدش را در بياورند، اينهايی كه شانشان فقط اين شده‏
است كه آبرو و حيثيت مردم را بريزند.) "« الذی جمع مالا و عدده »" آن‏
كه ثروت فراوانی جمع كرد و مرتب می‏شمارد كه چقدر زياد شده است . شايد
منظور اين باشد كه از همين راه ، ثروتهايی هم به دست آورده و معبودش هم‏
اين ثروت است. اينكه می‏گويد " و عدده " مرتب می‏شمارد ، وقتی كه برای‏
انسان ثروت هدف بشود [ گويی خودش همان ثروت شده است . ]
اخيرا كتابی در فلسفه اخلاق مطالعه می‏كردم ، ديدم اصطلاح

پاورقی :
. 1 سوره همزه .