تنظيم می‏كند كه نماز اول وقتش [ از بين نرود ، ] مسافرت می‏خواهد برود ،
می‏گويد به گونه‏ای برويم كه اول مغرب به نمازمان برسيم . بعد اين نماز را
با آداب و مستحباتش انجام می‏دهد . اصلا نماز در ذهن اين بچه حالت ديگری‏
پيدا می‏كند . مرحوم پدر خودمان رضوان‏الله عليه ، ما از بچگی اين را
می‏ديديم كه از نظر ايشان آنچه كه مربوط به دين و مذهب بود در نهايت‏
احترام بود ، نماز يك حقيقت محترم بلكه محترمترين حقيقتها بود . ما حس‏
می‏كرديم ماه رمضان كه می‏آيد واقعا يك امر قابل احترامی می‏آيد ، يك امری‏
می‏آيد كه دارد استقبال می‏شود ، از ماه رجب و شعبان به استقبال می‏رفتند
يعنی مرتب روزه مستحبی می‏گرفتند ، پيشواز می‏رفتند . پيشواز رفتن [ يعنی‏
] مهمانی دارد می‏آيد كه ما داريم استقبالش می‏كنيم . آداب ماه رجب ،
آداب ماه شعبان و مستحبات اين دو ماه عمل می‏شد . معلوم بود كه به سوی‏
يك امر بزرگ و خطير دارند می‏روند . اگر بچه يك ذره قابل باشد در او
اثر می‏گذارد . اگر در خانواده‏ای بچه حس كند كه پدر راستی را به دليل‏
اينكه راستی است [ ترك نمی‏كند و ] دروغ اساسا به زبان اين پدر نمی‏آيد ،
او راستگو می‏شود . اما بچه‏ای كه می‏بيند پدرش به خاطر كوچكترين منفعتی‏
دروغ می‏گويد ، اگر پدر يك ساعت بنشيند بگويد بچه جان دروغ نگو ، او
نمی‏تواند بپذيرد .
بنابراين اينجا كه قرآن دارد : " « قوا انفسكم و اهليكم »" نكته‏
ديگری هم هست و آن اين است : قرآن اگر می‏گفت : " يا ايها الذين امنوا
قوا اهليكم " ای اهل ايمان خاندان خودتان را حفظ كنيد ، مطلب درست‏
كاملی گفته بود . ولی وقتی فرمود : " « قوا انفسكم و اهليكم »" خودتان‏
را و خاندانتان را حفظ كنيد ، و اول " خودتان " را ذكر كرد ، ضمنا
اشاره به رابطه ميان ايندو