بنابراين يكی از چيزهايی كه عمل انسان را احسن می‏كند ، يعنی درجه عمل‏
را بالا می‏برد و اصوب می‏كند ، صواب ( 1 ) عمل را بيشتر می‏كند ، حقانيت‏
عمل را بيشتر می‏كند معرفت خداوند است ، و همان معرفت است كه به دنبال‏
خودش هيبت و خشيت و احساس عظمت می‏آورد . درباره پيغمبر اكرم و ائمه‏
اطهار چقدر زياد رسيده است كه وقتی برای نماز آماده می‏شدند [ منقلب‏
می‏شدند . ] امام مجتبی عليه‏السلام تا می‏خواست برای وضو گرفتن آماده شود ،
رنگ در چهره‏اش باقی نمی‏ماند . " يابن رسول‏الله " چرا ؟ می‏دانی به‏
حضور چه عظيمی دارم می‏روم ؟ يعنی شما انسانها اگر بخواهيد به حضور يك‏
صاحب قدرتی ، صاحب سلطه‏ای ، پادشاهی برويد چطور خودتان را جمع و جور
می‏كنيد ، من می‏خواهم به حضور يك چنين ذاتی حاضر شوم . اين ، حد و درجه‏
معرفت را نشان می‏دهد . دو ركعت نمازی كه باچنين حضوری خوانده شود بيشتر
است از ميلياردها نماز ديگری كه ديگران بخوانند .

خلوص نيت

صدقه‏ای كه انسان در راه خدا می‏دهد از نظر آن خلوص نيتش [ متفاوت‏
است . ] يك وقت كسی صدقه‏ای می‏دهد ، از مال خودش چيزی به ديگران می‏دهد
، در دل خودش هزار جور غرور هست : اين من هستم كه با مال خودم كه از كد
يمين و عرق جبين خودم به دست می‏آورم ، دارم جان مردم را نجات می‏دهم ،
چنين و چنان می‏كنم . ولی يك فرد ديگر است كه اساسا برای خودش كوچكترين‏
ارزشی قائل

پاورقی :
. 1 [ چون در حديث " اصوب عملا " آمده است ، در اينجا نيز " صواب‏
" درست است نه " ثواب " . ]