می‏شود ، يعنی يك تخيل شيطانی است و يك مايه فريبی است كه به عناوين‏
مختلف در اذهان پيدا می‏شود . قرآن اين مطلب را در سوره ياسين و در
جاهای ديگر نيز يادآوری فرموده است . از آن جمله اين است كه وقتی دستور
می‏رسيد كه بر فقرا انفاق كنيد ، عده‏ای انفاق را محكوم می‏كردند و می‏گفتند
به مثل امروز فارسی ما خدا مورچه را ديده كه كمرش را اينقدر باريك كرده‏
است . خدا اينها را می‏شناخته كه چه آدمهای بدی هستند و لايق و شايسته‏
نيستند كه اينها را گرسنه و برهنه نگه داشته است . اگر اينها چنين‏
لياقتی می‏داشتند خدا خودش می‏داد ، چرا ما بدهيم ، مگر از خزانه خدا كم‏
می‏آمد كه به اينها بدهد ، چرا ما بدهيم ؟ ( « و إذا قيل لهم أنفقوا مما
رزقكم الله قال الذين كفروا للذين امنوا أنطعم من لو يشاء الله أطعمه إن‏
أنتم الا فی ضلال مبين ») ( 1 ) . خلاصه اينها ملاكات مادی دنيوی را كافی‏
برای ملاكات اخروی می‏گرفتند . بهره‏مند بودن هرچه بيشتر از ماديات را
دليل بر اين می‏گرفتند كه اگر جهان ديگری هم باشد ، اگر معنويتی باشد و
اگر تقربی به خدا باشد ، در آنجا هم باز همين اشخاص پيشتر و جلوتر
خواهند بود . اصلا اينكه خدا اينقدر به ما داده دليل بر اين است كه خدا
ما را بيشتر دوست دارد و ما در نزد او مقربتر هستيم و بنابراين اگر
دنيای ديگری هم باشد مطلب از همين قرار خواهد بود .

پاسخ قرآن

حال ، قرآن جواب اين مطلب را می‏دهد ، می‏فرمايد : " « أفنجعل

پاورقی :
. 1 يس / . 47