تو ، در روح و عقيده تو و در ايمان و عمل تو داشته است ؟
نزديكترين رابطه‏ها ، يكی رابطه همسری است ، و ديگر رابطه پدر و فرزندی‏
. در همسری اين آيه را مثال آورده است و در پدر و فرزندی داستان پسر نوح‏
را در جای ديگر مثال آورده است . نه همسری در پاداش و كيفر اثر دارد و
نه پدر و فرزندی . حتی وقتی كه پدر به حكم مهر پدر و فرزندی ، پسری را كه‏
مستلزم عقوبت است دعا می‏كند [ شديدا به او عتاب می‏كنند ]: " « يا نوح‏
. . . انی اعظك ان تكون من الجاهلين »" ( 1 ) پندت می‏دهيم كه كارهای‏
جاهلانه نكن ، تو داری برای اين پسر تقاضای نجات می‏كنی ؟ ! اين بنده خدا
عرض كرده بود : "« رب ان ابنی من اهلی غ" (2) خدايا بچه من از خاندان‏
من است " « و ان وعدك الحق و انت احكم الحاكمين غ" وعده تو حق است،
تو احكم حاكمين هستی، حكم‏بودن تو از هر حكم بودنی بهتر است، تو عادل‏ترين‏
حاكمها هستی . با همه اينها در عين حال به او می‏گويند : « انی اعظك ان‏
تكون من الجاهلين »، چه فرقی ميان بچه تو و بچه‏های ديگران است؟ همان‏طور
كه بچه‏های ديگران بايد هلاك شوند ، بچه تو هم بايد هلاك شود .
بنابراين رابطه پدر و فرزندی تاثيری ندارد . اگر كسی خيال كند كه من‏
فرزند پيغمبر هستم ، سيد هستم و حساب ما سيدها فرق می‏كند ، چنين نيست ،
حساب شما سيدها فرق نمی‏كند . حساب شما سيدها از اين جهت فرق می‏كند كه‏
اگر گناه كنيد دو برابر برايتان می‏نويسند چون هم گناه كرده‏ايد و هم آبروی‏
جدتان را برده‏ايد ، البته اگر ثواب هم كنيد دو برابر می‏نويسند ، چون هم‏
ثواب كرده‏ايد و هم به جدتان آبرو

پاورقی :
. 1 هود / . 46
. 2 هود / . 45