را تشبيه می‏كند به كسی كه مكب به صورت خود است يعنی خودش را به صورت‏
خود انداخته است . اين را شما به دو گونه درنظر بگيريد : يا مثل‏
چهارپايان [ و يا مثل خزندگان . ] چهارپايان از نظر جسمی با انسان اين‏
تفاوت را دارند كه چهارپايان ( انعام به تعبير قرآن ) سرشان به پايين‏
است ، بيشتر همان پيش پای خودشان را می‏بينند ، ولی انسان يك موجود
مستقيم القامه است ، سر خودش را بلند می‏كند ، جلو را می‏بيند ، بالا سرش‏
را نگاه می‏كند ، طرف راستش را نگاه می‏كند ، طرف چپ خودش را نگاه‏
می‏كند . بدتر از چهارپايان آن حيوانی است كه روی زمين می‏خزد و اين گونه‏
به زمين چسبيده است .
قرآن می‏فرمايد : اينها مانند آن حيواناتی هستند كه به رو به زمين‏
افتاده‏اند ، اين‏طور دارند حركت می‏كنند ، يعنی راه و روششان در زندگی ،
راه و روش كسی است كه سرش را همين‏طور پايين انداخته و همان جا را
می‏بيند و روی زمين می‏خزد يا مثل يك چهارپا راه می‏رود . آيا اينها را شما
می‏توانيد مقايسه كنيد با آن انسانی كه راست و مستقيم‏القامه ايستاده و
راه راست را پيدا كرده است و بر اين راه راست گام برمی‏دارد ؟ "
« افمن يمشی مكبا علی وجهه اهدی امن يمشی سويا علی صراط مستقيم » "
مقايسه‏ای می‏كند : آيا آن كسی كه به رو درافتاده است ، او راه‏يافته‏تر
است يا آن كسی كه راست و مستقيم بر يك جاده مستقيم حركت می‏كند ؟
بحث ، از مساله لجاجت شروع شد و بعد رسيد به اين حالتی كه مردم‏
دوگونه هستند : بعضی اين طور در زندگی حركت می‏كنند و بعضی آن‏طور . حال‏
آيا مردم دو جور خلق شده‏اند ؟ نه ، مردم يك جور خلق شده‏اند . خداوند
وسائل و اسباب هدايت را در اختيار همه مردم