خلاصه با همديگر بسازيم دنيا را بچاپيم ( آنها داشتند می‏چاپيدند ) ، تو از
قدرت ما استفاده كن ، ما هم از قدرت تو استفاده می‏كنيم .
قرآن می‏گويد كه دو فكر صددرصد متضاد و دو قطب متضاد با همديگر سازش‏
ندارند . ولی دنيای امروز نشان داد كه چنين كاری می‏شود كرد ، منتها شدن‏
از قبيل همان داستان كه شخصی به ديگری گفت اين كار نمی‏شود [ و حرام است‏
، ] گفت ما كرديم شد ! اينها هم يك چنين كاری كردند . هنوز هم از اينكه‏
كاپيتاليسم و كمونيسم دو قطب صددرصد متضادند دم می‏زنند . آخر در چه‏
متضادند ؟ در آنچه كه مربوط به مردم هست كه نهايت سازش را كردند .
ناسازگاری‏شان از قبيل همان ناسازگاری عسل و خربزه است كه طبيبی به شخصی‏
گفت ايندو را با هم نخور ، نمی‏سازند ، خورد و دل درد گرفت . طبيب گفت‏
: نگفتم با هم نمی‏سازند ؟ ! گفت : اتفاقا با همديگر خوب ساخته‏اند ولی‏
پدر مرا دارند درمی‏آورند !
" « ودوا لو تدهن فيدهنون »" قرآن ته قلب اينها را می‏شكافد : خيلی‏
دوست دارند كه تو مداهنه و مصانعه و سازشكاری كنی ، حرفها را سمبل كنی ،
[ بپذيری كه ] به ظاهر مخالف يكديگر باشيم ، تو عليه ما بگو و ما عليه‏
تو ، ولی باطنا با همديگر بسازيم . قرآن می‏گويد آنها آماده‏اند برای ادهان‏
و سازشكاری ، دوست دارند تو هم اين كار را بكنی . قرآن اين [ كار ] را
تعبير به " اطاعت " كرده است ، چون واقعا هم اطاعت است ، يعنی‏
خواسته آنها را پذيرفتن : " « فلا تطع المكذبين »" اين تكذيب كنندگان‏
تو و حقيقتی كه عرضه داشته‏ای حرفشان را گوش نكن " « ودوا لو تدهن‏
فيدهنون »" آنها دوست می‏دارند تو كمی مداهنه و مصانعه كنی كه آنها هم‏
اين كار بكنند ، يعنی تو امتياز بدهی و آنها هم