زبانها از بين برود . میگويند زبان سادهای است و خيلی زود میشود آن را
ياد گرفت . مساله اختلاف زبانها را در اين مجله طرح كرده بود . از اينجا
شروع كرده بود كه در كتاب مقدس تورات چنين آمده است كه اين اختلاف
زبانها يك عقوبت الهی است .
يك افسانه عجيبی در تورات هست . ( اين نكته خيلی آموزنده است . )
اتفاقا عجيب اين است كه در بعضی از كتابهای ما اين مطالب آمده است ،
درصورتی كه قصه از تاريخ تورات است . يهوديها يك چيزی را به نام "
تبلبل السنه " در دنيا رايج كردند و آن اين است كه گفتند : انسان اولی
كه روی زمين بود يك زبان بيشتر نداشت . برجی بود به نام برج بابل ،
مردم در پای برج بابل نشسته بودند و میخواستند فلان تصميم را بگيرند و
چنين و چنان بكنند ، اين برج كه چنين بزرگ و عظيم بود ( میدانيد در
افسانهها وقتی بخواهند چيزی را بزرگ كنند خيلی بزرگ میكنند ) ناگهان
زلزلهای شد و خراب شد . مردم آنچنان دهشتزده و وحشت زده شدند كه به
بلبل افتادند ، يعنی زبانهايشان را فراموش كردند . هر يك بهگونهای بلبل
كردند . از اينجا اختلاف زبانها پيدا شد . پس تعدد و اختلاف زبان نتيجه
يك عذاب الهی بوده است ، در اثر يك عصيان كه بشر كرد اختلاف [ زبان
پيدا شد ] و الا مردم اول در بهشت وحدت زبان بودند ، بعد در اثر يك
عصيانی كه مرتكب شدند دچار عذاب اختلاف زبان شدند كه هنوز دارند رنج
اين اختلاف زبان را میكشند . الان شايد بيشترين نيروهای فكری افراد بشر
صرف يادگرفتن زبانها میشود . ما زبان اصلیمان يك چيز است ، قوم ديگر
چيز ديگر و . . . ما میخواهيم از كتابهايی كه به زبان خارجی نوشته میشود
آگاه باشيم ، آنها میخواهند از كتابهايی كه به زبان ماست آگاه
|