حتی اين مقدار هم بوی اختصاص از آن نمی‏آيد ، می‏گويد : همه چيز از آن‏
اوست و همه چيز به سوی اوست ، و در واقع به همان دليل كه همه چيز از
اوست و از آن اوست ، به سوی او هم هست .
از جمله دعاهايی كه در بين تكبيرات افتتاحيه يعنی شش تكبيری كه قبل‏
از تكبيره الاحرام مستحب است مستحب می‏باشد اين دعاست :
« لبيك و سعديك و الخير فی يديك و الشر ليس اليك و المهدی من‏
هديت ، عبدك و ابن عبديك ذليل بين يديك منك و بك و لك و اليك » .
توحيد يعنی اين : از توست ( همه چيز از توست ) و به توست و مال‏
توست و به سوی توست .
حال در اين آيات سوره نور دو تا از اينها : " لك " و " اليك " [
آمده است : ] " « و لله ملك السموات و الارض و الی الله المصير » "
و چنين به نظر می‏رسد كه اين آيه به منزله تعليل آيه پيش است ، يعنی آيه‏
پيش كه فرمود " همه موجودات تسبيح گوی خداوند هستند ( اينكه عرض‏
می‏كنيم " همه موجودات " به كمك آيات ديگر است ) و شناسا و ثناگوی‏
خالق خود هستند " دليلش اين است : چون همه چيز از آن اوست و چون از
آن اوست به سوی اوست ، اين است كه اصلا وجودشان تسبيح است ، صيرورتشان‏
تسبيح است ، حركت و جنبش‏شان تسبيح است . در اين زمينه مولوی شعرهای‏
خيلی خوبی دارد ، می‏گويد :