از آنكه آن مردم خودشان ، خودشان را عوض كرده باشند .
در اين آيات تأمل كنيد . ببينيد در دنيا كتابی را می‏توان پيدا كرد
مانند قرآن كه متكی بر حقايق عالم باشد ؟ افسوس كه ما مسلمانها امروز
درست بر ضد آنچه قرآن هست فكر می‏كنيم . خيال می‏كنيم كه كار خدا و كار
عالم كه خدا آن را ساخته است بر اساس همين اوهام و خيالاتی است كه‏
خودمان درست كرده‏ايم . مثلا انتسابها . می‏گوييم بالاخره هر چه هست اسممان‏
مسلمان كه هست . ما كه شيعه هستيم اسممان در رعايای علی بن ابی طالب‏
هست . خيال می‏كنيم كه صحبت اسم و اسم نويسی است كه اگر كسی اسمش‏
مسلمان شد ديگر خدا يك لطف خاصی نسبت به او دارد . در حالی كه قرآن‏
می‏گويد اصلا سنت و قانون ما اين است كه محال است مردمی فاسد باشند و
نعمت و لطف و رحمت الهی به آنها برسد ، و محال است مردمی خودشان ،
خودشان را اصلاح كنند و خداوند فيض خودش را به آنها نرساند ، حالا يا
دنيوی يا اخروی . « كلا نمد هؤلاء و هؤلاء من عطاء ربك »( 1 ) لااقل بعضی‏
از مردم اين مقدار صالح هستند كه در دنيا خداوند به آنها عزت بدهد گو
اينكه از نظر اخروی معذب خواهند بود . ولی حساب اين است كه قرنهاست‏
ما مسلمين اين مسئله را كه قرآن متكی بر حقايق است نه بر تخيلات و اوهام‏
و انتسابات ظاهری [ فراموش كرده‏ايم ] . مسلمان قرآن يعنی مسلمان واقعی‏
، « اسلم وجهه الله » تسليم خدا بودن ، دارای اخلاق و عمل اسلامی بودن ،
اجتماع او اجتماع

پاورقی :
1 - سوره اسراء ، آيه . 20 [ و ما به هر دو فرقه از دنيا طلبان و آخرت‏
طلبان به لطف خود مدد خواهيم داد ] .