او رسيده است مثل ثروتی كه در طبيعت خود بخود به وجود میآيد مانند
جنگلها و منابع استفادهای كه در كوهستانهاست از مراتع و غير آن . اينها
مال خدا و پيغمبر است يعنی پيغمبر در زمان خودش و امام در زمان خودش ،
به حكم اينكه حاكم مسلمين است اينها را صرف مصالح عمومی و راه خدا
میكند . يكی از انفال همين غنائم جنگی است .
پس در آن آيه گفته شده است كه غنائم جنگی جزء انفال است . در آيه
خمس خدا اجازه داد كه از اين مال عمومی چهار خمسش در ميان سربازها
تقسيم شود . [ در اصل ] مال سرباز نيست و سرباز حق ندارد بگويد چون من
جنگيدهام مال من است . میگويند اگر تو برای غنيمت بجنگی ، اصلا جهادت
باطل است . تو برای خدا جنگيدی ، خدا اگر بخواهد چيزی نصيب تو كند كرده
است . از نظر شيعه غنائم جنگی جزء انفال است . از اينجا ما به يك اصل
و قانون ديگر پی میبريم . آنچه كه در سر كوهها و شكم واديها و جنگلها
پيدا میشود و غنائم جنگی و غيره جزء انفال است و اختيارش با خدا و
پيغمبر است يعنی ملك شخصی كسی نيست . همچنين ائمه ما گفتهاند اختصاص
به اينها ندارد ، اگر شما گنجی هم استخراج بكنيد در واقع ملك شخصی كسی
نيست ، معادن هم در اصل ملك شخصی كسی نيست و حتی كسی كه كار و كسب
میكند ، آن مقداری كه كار كرده است و خرج و مصرف كرده ملك شخصيش بوده
، هر مقدار كه درآمد زائد دارد ، مثل اين است كه ملك شخصيش نيست ،
ولی خدا و پيغمبر به فرد اجازه دادهاند كه در همه اين موارد با اينكه در
اصل ملك شخصی وی نيست از چهار خمسش استفاده كند و يك خمس آن را به
صاحب
|