تكبر و بی اعتنايی و منيت « و رئاء الناس »و از روی تظاهر و خودنمايی‏
بيرون آمدند . قهرا چنين اشخاصی فقط خودشان را می‏بينند ، خدا را نمی‏بينند
« و يصدون عن سبيل الله »و مانع مردم می‏شوند از راه خدا . شما مثل اينها
نباشيد . پس آخرين دستوری كه می‏دهد دستور فروتنی و تواضع است . در
اينجا قرآن از روشهای معمول و عادی بشری به كلی فاصله می‏گيرد و حاضر
نيست احساسات [ سربازان ] را در جهت منيتها و خودپسند يها و
خودپرستيهای شخصی يا ملی تحريك بكند ، همان طور كه در اول گفت : خدا را
ياد بكنيد ، همواره بگوييد خدا ، حقيقت ، اين منيتها را بريزيد دور .
²و الله بما يعملون محيط »اشاره می‏خواهد بگويد اين كارها كيفر دارد. خدا
به چنين كارهايی كه آنها می‏كنند احاطه دارد . يعنی بترسيد از خدا . كار
خدا شوخی بردار نيست . اسم و لفظ و ظاهر در كار خدا و اسلام مؤثر نيست .
مسلمين تا وقتی كه در زير لوای پيغمبر اكرم يا به پيروی از سيرت‏
پيغمبر اكرم اينطور جهاد می‏كردند : متكی به ايمان به خدا بودند ، ثابت‏
قدم بودند ، در ياد خدا بودند ، با يكديگر نزاع نمی‏كردند ، دستورهای اسلام‏
را رعايت می‏كردند ، انضباط را رعايت می‏كردند ، جزع و فزع نمی‏كردند و از
همه بالاتر اين بطرها و خودنمائيها و تكبرها و غرورها در آنها وجود نداشت‏
و فروتن بودند ، قهرا وعده ا لهی بر آنها ثابت بود و نتيجه می‏گرفتند .
ولی به تدريج نه تنها سربازيشان از اين سادگی اخلاقی بيرون آمد بلكه حتی‏
در كارهای عبادی هم اينطور شدند . اين داستان را مكرر شنيده‏ايد كه حضرت‏
رضا عليه‏السلام در مرو ، و وليعهد بودند ، آن وليعهدی اجباری كه همه‏
می‏دانيم مأمون