نظر اينها كوچكترين احترامی ندارد . نه اينكه يك بار نقض می‏كنند .
اساس وجودشان پيمان شكنی است . هر وقت پيمانی می‏بندند ، در آن ته‏
دلشان تصميمشان بر اين است كه اگر فرصتی پيدا كردند پيمان را نقض كنند
. وفای به پيمان دستور قرآن است . در سوره توبه می‏فرمايد : ای پيغمبر !
اگر با مشرك هم ، پيمان بستی بايد به پيمان خودت وفادار باشی . تا آنها
پيمان را نقض نكرده‏اند تو نبايد پيمان را نقض كنی . « فما استقاموا لكم‏
فاستقيموا لهم »( 1 ) مادامی كه آنها با استقامت به نفع شما يعنی به‏
نفع پيمانی كه با شما بسته‏اند ، ايستاده‏اند شما هم بايد بايستيد . يا در
آيه ديگر می‏فرمايد : « فاتموا اليهم عهدهم الی مدتهم »( 2 ) با مشركين‏
هم كه پيمان بستيد ، تا پايان مدت ، عهد خودتان را محترم بشمريد .

بيان نهج البلاغه درباره وفای به پيمان

در مسئله پيمان ، يك بيانی هست در نهج‏البلاغه كه بايد آن را برای شما
بخوانم تا ببينيد كه از نظر علی عليه‏السلام مسئله وفای به پيمان ، يك‏
مسئله عمومی و انسانی است . در فرمان معروفی كه به فرماندار خودش و به‏
مقياس امروز به استاندار خودش مالك اشتر می‏نويسد ، يكی از دستورهايش‏
اين است كه مبادا با مردمی عهد و پيمان برقرار بكنی و بعد هر جا كه ديدی‏
منفعت اين است كه عهد و پيمان را نقض بكنی ، آن را نقض نمايی . بعد
حضرت استناد می‏كند به

پاورقی :
1 - سوره توبه ، آيه . 7
2 - سوره توبه ، آيه . 4