به وجود آورده . همه چيز به مشيت الهی است ولی اين مشيت الهی است كه‏
برای هر چيزی شرايط و نظامی قرار داده ، و برای هر مقصدی راه معينی قرار
داده كه بدون رفتن آن راه محال است انسان به آن مقصد برسد . اين است‏
معنی " امر بين الامرين " .
منطقی كه می‏گفت " در عالم هيچ چيزی شرط هيچ چيزی نيست " همان منطق‏
" جبر " است . آن منطق كه می‏گفت " بعضی چيزها به مشيت خداست و
بعضی ديگر به مشيت خدا نيست " منطق " تفويض " است ، يعنی بعضی‏
چيزها را خدا گفته به من مربوط نيست ، هر چه می‏خواهد بشود ، تفويض كرده‏
، واگذاشته . و اين منطق كه هم قبول می‏كند " همه چيز به مشيت خداست "
و هم قبول می‏كند كه " در عالم هر چيزی شرايطی دارد " همان منطق امر بين‏
الامرين " است .
در اول عرايضم عرض كردم كه قرآن ، بعضی از آيات آن ، بعضی ديگر را
تفسير می‏كند يا به تعبير خود قرآن بعضی آيات ، آيات مادر است ، ام‏
الكتاب است ، محكم است . بايد آياتی را كه متشابه است يعنی چند گونه‏
می‏شود آنها را تفسير كرد با آياتی كه يك طور بيشتر نمی‏شود تفسير كرد
توضيح داد . مثلا ما از يك طرف در قرآن می‏خوانيم « قل اللهم مالك‏
الملك »بگو ای پروردگاری كه مالك همه ملكها و صاحب همه قدرتها تو
هستی « تؤتی الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء »تو به هر كس كه‏
بخواهی ملك و قدرت بدهی می‏دهی ، و از هر كسی كه بخواهی بگيری و انتزاع‏
بكنی می‏گيری و انتزاع می‏كنی . « تعز من تشاء وتذل من تشاء »هر كس را كه‏
تو بخواهی به او