« استطعتم من قوه و من رباط الخيل ترهبون به عدو الله و عدوكم و آخرين من‏
دونهم لا تعلمونهم الله يعلمهم ». خوب ، راه ما چيست ؟ آيا راه ما فقط
اين است كه به عهد خود وفادار باشيد ، راستگو باشيد ، درست كردار باشيد
، خدا را عبادت كنيد ، برويد در مسجدها و پيوسته دعا بكنيد ؟ نه ، راه‏
ما فقط معنويات نيست ، ماديات هم هست . راه اسلام راه جامع است . بعد
از آن آيات می‏گويد : « و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه »برای مقابله با
دشمنان ، تا آن حدی كه برايتان ممكن است نيرو تهيه كنيد . ما اينها را
فراموش كرده‏ايم . " ويل دورانت " می‏گويد : هيچ دينی به اندازه اسلام‏
پيروان خود را به قوت و نيرومندی دعوت نكرده است . آيه می‏گويد در
مقابل دشمن ، تا آنجا كه برايتان مقدور است نيرو تهيه كنيد . ديگر
نمی‏گويد چه تهيه بكنيد . بعضی مفسرين مثل علامه طباطبائی از اين آيه نكته‏
خوبی استنباط كرده‏اند . می‏گويند در آيات پيش ، مخاطب فقط شخص پيغمبر
است ، در اين آيه ، مخاطب عموم مردم است . آيات پيش چنين بود : « ان‏
شر الدواب عند الله الذين كفروا فهم لا يؤمنون الذين عاهدت منهم ثم‏
ينقضون عهدهم ». . . آنها كه تو با آنان پيمان بستی و پيمانشان را نقض‏
كردند « فاما تثقفنهم فی الحرب » آنجا كه تو بر آنها پيروز می‏شوی چنين‏
كن . « و اما تخافن من قوم خيانه »آنجا كه تو به عنوان رئيس مسلمين‏
خوف و بيم خيانت آنها را پيدا كردی ، پيمانشان را الغاء كن يعنی اقاله‏
كن ، [ منتفی بودن آن را ] به آنها اعلام كن . همه جا مخاطب خود پيغمبر
است . ولی اينجا كه می‏رسد نمی‏گويد : و اعد لهم ما استطعت من قوه ای‏
پيغمبر ! ای رئيس مسلمين ! ای ولی امر