عوض نمی‏كند اوضاع و احوال مردمی را تا آنكه آن مردم يغيروا ( اين "
يغيروا " استقلال مردم را می‏رساند ) خودشان به دست خودشان اوضاع خودشان‏
را تغيير بدهند .
اين آيه اعم است ، هم شامل اين است كه قومی از نعمت و عزت به نقمت‏
و ذلت برسند ، يا برعكس از نقمت و ذلت به نعمت و عزت برسند . يعنی‏
هم شامل آن جايی می‏شود كه مردمی خوب و صالح باشند و نعمتهای الهی شامل‏
حالشان شده باشد ، بعد فاسد بشوند ، خدا نعمتها را بگيرد ، و هم شامل‏
قومی می‏شود كه فاسد باشند ولی بعد بازگشت كنند ، توبه و استغفار كنند ،
به راه راست بيايند ، خدا به آنها عزت بدهد .
آيه مورد بحث شامل يكی از اين دو قسمت است و آن اين است كه مردمی‏
عزت و نعمت داشته باشند ، بعد فاسد بشوند و خداوند عزت و نعمت را از
آنها بگيرد ، به جايش نقمت و ذلت بدهد . آيه اين است : « ذلك بان‏
الله لم يك مغيرا نعمه انعمها علی قوم حتی يغيروا ما بانفسهم »خدا چنين‏
نبوده است كه نعمتی را كه به قومی می‏دهد از آنها به گزاف و گتره بگيرد
مگر آنكه آنها آنچه را كه مربوط به خودشان است تغيير داده باشند . ممكن‏
است شما بگوييد پس آن آيه اول عام است و اين آيه ، خاص است و نيمی‏
از محتوای آن آيه را می‏گويد . چرا اينطور است ؟ جواب اين است كه در
اين آيه نكته‏ای هست كه در آن آيه نيست . قرآن اگر آيات را تكرار می‏كند
، هر جا روی حساب معينی است . در آنجا همين قدر می‏گويد : « ان الله لا
يغير ما بقوم حتی يغيروا ما بانفسهم »خدا عوض نمی‏كند وضع مردمی را