اين كه در اطاقش " ددت " بزند و يكدفعه صدها و بلكه هزارها پشه را بی‏
جان بكند اعراضی ندارد . به علاوه ، مسئله ، تنها كشتن و بی جان كردن‏
نيست ، سلب ساير آزاديها هم هست . يك فيل يا اسب در ابتدا حيوانی‏
بوده است آزاد كه ما می‏گوئيم وحشی . آزاد می‏گشته در ميان كوهها و جنگلها
و بيابانها . آيا اين حيوان به اختيار خودش آمد در ميان انسانها و گفت‏
: ای انسانها مرا اهلی كنيد ، بر من سوار شويد ، مرا به گاری ببنديد ، از
من باركشی بكنيد ؟ نه . ولی انسانها از اينها استفاده می‏كنند ، خودشان را
مالك می‏دانند و آنها را مملوك ، و هيچگاه درباره آزادی و شرافت حيوانی‏
حيوانها بحث نمی‏كنند كه آنها هم جاندارند ، يك شرافت ذاتی دارند ،
آزاد به دنيا آمده‏اند و بايد آزاد زيست كنند ، پس تمام حيوانات را كه‏
استخدام و اهلی كرده‏ايم رها كنيم ، حتی از پشم گوسفندها هم استفاده نكنيم‏
، گاندی از شير بزش هم استفاده نكند چون همين كه وی بزی را گرفته است و
از شير او استفاده می‏كند ، برده گرفتن يك حيوان است .
ما اكنون نمی‏خواهيم روی اين مسئله بحث بكنيم چون دامنه درازی دارد .
هم بشرهای ديندار و هم بشرهای غير ديندار ، هر دو يك شرافتی را برای‏
انسان ادعا می‏كنند كه انسان را لااقل اشرف از حيوانات می‏دانند و لهذا
برای انسان حقوق و آزاديهايی قائلند كه آن حقوق و آزاديها را برای‏
حيوانات قائل نيستند . ما فعلا بحثمان در ما قبل اين مطلب نيست كه چرا
برای انسان اين شرافت را قائل شده‏اند و برای غير انسان قائل نشده‏اند .
بحث ما از ما بعد اين مطلب است كه حالا كه برای انسان چنين شرافتی قائل‏
شده‏اند و برای حيوانها قائل