مسئله روح

اينكه اشخاصی می‏گويند در كجای قرآن مسئله روح مطرح است ، در خيلی‏
جاهای قرآن مطرح است . از جمله همين جاست كه مردن را توفی تلقی می‏كند ،
می‏گويد ما تحويل گرفتيم و به تمام و كمال هم تحويل گرفتيم ، نه اينكه‏
بگويد شخصيت انسان عبارت است از روح و بدن ، نيمی از آن را تحويل‏
می‏گيريم ، نيم ديگرش را رها می‏كنيم تا تكه تكه شود . اصلا آن تكه تكه شده‏
را جزء شخصيت انسان حساب نمی‏كند .
تعبير " توفی " مكرر در قرآن آمده است . در يك جا می‏فرمايد :
« الله يتوفی الانفس حين موتها ». در جای ديگر می‏فرمايد : « قل يتوفيكم‏
ملك الموت الذی وكل بكم » در يك جا می‏فرمايد : « ان الذين توفيهم‏
الملائكه ظالمی انفسهم »در اينجا هم كه می‏فرمايد : « و لو تری اذ يتوفی‏
الذين كفروا الملائكه ». . .
بنابر اين در قرآن مسئله روح مطرح است و مردن از نظر قرآن فوت نيست‏
، از باب اينكه شخصيت انسان تنها بدن و تشكيلات و تركيبات بدنی نيست‏
، و الا از نظر بدنی در اينكه مردن ، فوت و متلاشی شدن و از دست رفتن‏
است شكی نيست ، ولی قرآن می‏گويد مردن مساوی است با تحويل گرفتن به‏
تمام و كمال شخصيت انسان بدون اينكه ذره‏ای از آن مانده باشد .
شخصی آمد خدمت اميرالمؤمنين علی عليه‏السلام و عرض كرد : يا
اميرالمؤمنين ! من در بعضی از آيات قرآن يك تناقضی می‏بينم و از