اصطلاح يك غرور ملی به وجود آورند ، يك روحيه بالخصوصی كه به موجب آن
او فقط به خودش و كشورش بينديشد . همواره صحبت اين است كه ما چنين ،
مفاخر ما چنان ، ما چنينيم ، ديگران كوچكند . قرآن میگويد مبادا شما
اينگونه باشيد ، مبادا روحيه شما روحيه تظاهر و روحيه بطر باشد . بطر
يعنی چه ؟ انسان وقتی كه يك نعمتی به او میرسد ، يك خوشحالی و سرور و
بلكه يك غروری پيدا میكند كه ديگر پايش روی زمين بند نيست و به ديگران
اعتنايی ندارد ، خودش را بالا دست همه میبيند . حالا آن نعمت هر چه
میخواهد باشد . بعضی به واسطه ثروت زياد اهل بطر میشوند ، بعضی به واسطه
قدرت زياد يك حالت بی اعتنايی و غرور و تكبر نسبت به ديگران پيدا
میكنند ، همين طور كه راه میروند ، با راه رفتنشان میخواهند نشان بدهند
كه منم صا حب قدرت ، منم صاحب ثروت . حرف كه میزند ، با حرف زدنش
كأنه میگويد منم صاحب قدرت ، منم صاحب ثروت ، منم صاحب علم . حتی [
غرور و تكبر ] در نگاه كردنش پيداست . قرآن میگويد ولی شما از آن دسته
نباشيد ، فتحها و پيروزيها شما را سرمست نكند ، شما را متكبر و مغرور و
اهل منيت نكند . لذا میگويد ديگرانند كه چنينند .
پس آخرين دستوری كه قرآن به سربازانش میدهد دستور تواضع اخلاقی است .
نمیگويد شما چنين نباشيد ، میگويد مانند آنها كه چنين هستند نباشيد .
میخواهد بگويد ديگران چنيناند . « و لا تكونوا كالذين خرجوا من ديارهم
بطرا »مانند آن اشخاص نباشيد كه وقتی از خانههايشان بيرون آمدند با بطر
بيرون آمدند يعنی با غرور و
|